• Menu
  • Menu

گائودی و پاویون گوئِی (گوئل)

اگر به بارسلونا سفر کرده باشید و با دو چهره معروف و تاثیرگذار این شهر آشنا شده باشید، احتمالا برای شما هم جذاب باشد تا از نحوه آشنایی «اِئوزِبی گوئِی» کارآفرین، تاجر و سرمایه‌دار سرشناس بارسلونا با «آنتونی گائودی» معمار برجسته و نابغه کاتالان بدانید.

گوئی – که به اشتباه نام او را گوئل تلفظ می‌کنند – با حمایت از گائودی و فراهم کردن شرایط برای ساخت چند پروژه، تبدیل به مردی شد که همه معماری‌دوستان به او ادای احترام می‌کنند. این جمله‌ای معروف درباره گوئی است که اگر او نبود، شاید استعداد گائودی نیز به شکلی که هست، به جهان معرفی نمی‌شد.

آنتونی گائودی در سال‌های پایانی عمر

ماجرای آشنایی

ماجرا خیلی ساده است. ویترینی توسط گائودی طراحی می‌شود. این ویترین به واسطه شرکتی که گائودی در آن کار می‌کرده در سال 1878 در غرفه کشور اسپانیا در نمایشگاه جهانی پاریس به نمایش درمی‌آید. گوئی که بازدید کننده آن نمایشگاه بوده، با دیدن ویترین شیفته این اثر می‌شود و پس از بازگشت به بارسلونا از طریق آن شرکت سراغ طراح ویترین را می‌گیرد. گوئی، گائودی را ملاقات می‌کند.

ویترین طراحی شده توسط گائودی در نمایشگاه جهانی پاریس 1878

مجسمه آزادی که امروز در آمریکا است، برای نمایشگاه 1878 پاریس ساخته شد

ائوزِبی گوئی، مردی که گائودی را به دنیا معرفی کرد

اولین پروژه

در سال ۱۸۸۳ گوئی تصمیم می‌گیرد تا باغ پدری‌اش را گسترش دهد. این نخستین باری است که گائودی به طور جدی از سوی گوئی دعوت به کار می‌شود. گائودی عمارت سردر ورودی و باغ ورودی را طراحی می‌کند و این عمارت در اواخر قرن نوزدهم به عنوان اقامتگاه تابستانی توسط خانواده گوئی استفاده می‌شود.

بخشی از ساختمان اصطبل در مجاورت درب ورودی

گائودی و الهاماتی برای اولین کار

برخلاف الهامات مذهبی که در اغلب کارهای گائودی در سال‌های بعدی می‌بینیم، طراحی این اثر او از اساطیر یونانی الهاماتی گرفته است. در اساطیر یونان، هِسپِریدها، سه دختر یا سه پری یا سه حوری هستند که ماموریت مراقبت از سیب‌های طلایی باغ هِرا را برعهده دارند. اما از آنجا که هرا به آنها اعتماد کامل ندارد، اژدهایی را نیز با نام لادون برای مراقبت از این باغ مامور می‌کند. لادون در ماجرای ۱۲ مرحله مبارزه‌ای که هرکول انجام می‌دهد، کشته می‌شود تا سیب‌های طلایی به هرکول برسد.

حال، گائودی با الهام از این داستان، سردر ورودی این باغ را به شکل اژدهایی بزرگ ساخته که از باغ مراقبت می‌کند. درست در کنار این در (که ورودی کالسکه و ماشین بوده) ستونی آجری قرار می‌دهد تا تداعی‌گر درخت‌های باغ و سیب‌های طلایی آن باشد. در داخل باغ نیز سردیسی از هرکول می‌سازد تا دِین‌اش را به طور کامل به این داستان اسطوره‌‌ای ادا کند. البته باید در خاطر داشت که این داستان، الهام‌بخش شاعر کاتالان «وِرداگوئر» برای سرودن یک شعر بوده و گائودی در واقع از شعر او الهام گرفته است.

درب ورودی و ستونی که از درخت الهام گرفته

پاویون گوئی

امروز همچنان می‌توان از بخش‌هایی از بقایای این باغ بازدید کرد. خوشبختانه سردر اصلی با ستون درخت‌مانندش و اژدهای آهنینش همچنان موجود است. ساختمان نگهبانی و ساختمان اصطبل نیز تقریبا حال و هوای اصلی خود را حفظ کرده‌اند. اما باغ خانواده گوئی چند پاره شده و تنها وسعتی در حدود یک‌چهارم از آن باقی مانده است. بخشی از باغ، اکنون گذرگاه خیابان معروف بارسلونا یعنی دیاگونال شده است و بخشی دیگر از آن به باغ سلطنتی اختصاص یافته که اتفاقا سردیس هرکول امروز در داخل باغ سلطنتی واقع شده است. یکی از سردرهای دیگر باغ نیز به صورت تک و تنها در آن سوی خیابان دیاگونال، دور از باغ همچنان پابرجاست.

نمایی از ساختمان اصطبل و برج ورودی از بیرون

اولین تجربه‌ها و تمرین‌های گائودی

گائودی در این بنا چند چیز را که بعدا به وفور از آنها استفاده می‌کند، تمرین کرده است. یعنی اولین نمونه از چند عنصر معماری گائودی در این بنا شکل می‌گیرد:

کاشی شکسته:

یکی از ارکان معماری گائودی، استفاده از کاشی شکسته یا ترکاندیس است. او اولین تجربه‌های کاشی شکسته‌اش را بر روی بام اصطبل همین باغ امتحان می‌کند.

خرده کاشی:

گائودی در بین آجرکاری‌های این بنا، خرده کاشی‌های رنگی می‌ریزد. کاری که در هیچ اثر دیگر او تکرار نمی‌شود (من ندیده‌ام).

استفاده از فلزات بازیافتی:

درب بزرگ آهنین این باغ که در واقع اژدهای قصه است، گویا از فلزاتی ساخته شده است که پیشتر در کارخانجات نساجی گوئی مورد استفاده قرار داشته است.

مجسمه‌های روی بام:

یکی از عناصر اصلی کارهای گائودی، فرم‌هایی است که بر روی بام ساختمان‌هایش می‌سازد. او دودکش‌ها و خرپشته‌های ساختمان‌هایش را به شکل آثار هنری می‌سازد و برای همین یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کار او بام‌هایش است. به نظر می‌رسد بام عمارت ورودی این باغ، نخستین تمرین‌های او در این زمینه بوده است.

قسمت A: آنچه که امروز از باغ گوئی باقیمانده
قسمت B: جایی که سردیس هرکول قرار دارد و بخشی از باغ سلطنتی است
قسمت C: جایی که خیابان دیاگونال از آن عبور می‌کند
قسمت D: یکی از سردرهای ورودی که همچنان وجود دارد

نقل قول معروف

گفتگویی معروف بین گائودی و گوئی راجع به معماری نقل شده است که به این شرح است:

گائودی: “گاهی اوقات فکر می‌کنم ما (دو نفر) تنها کسانی هستیم که معماری را دوست دارند.”

گوئی: “من معماری شما را (فقط) دوست ندارم، بلکه به آن احترام می گذارم.”

بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات