نزديك مي شوي
شيطان مي شوي
درست در زماني كه تجسمي از فرشته اي
و من مسخ مي شوم
رام مي شوم
درست در زماني كه: منم!
باز مي كنم
دكمه هايي كه ديگر طاقت بسته ماندن ندارند
و مي بندم
چشماني كه طاقت باز ماندن ندارند
از پشت پلكهاي بسته
بهشت را نشان ميدهي
و من بي درنگ
سيب را گاز ميزنم
آدم همواره اينگونه تصميم ميگيرد…
.
مجيد عرفانيان
تصمیم با چشمهای بسته و از روی دل !!
بسته اما باز…
همواره…
بی تردید…
خیلی زیبا بود، زیبا دیدید و زیباتر به ما نشانش دادید، سپاس
سپاسگذارم
چقدر دلم برای آن روز تنگ می شه….. دوست داشتم باز هم با هم بخونیم
ممنونم، لطف داری
سلام داداشی .
امیدوارم خواهرتون فراموش نکرده باشی .
خوب داداشی آمدم پیشاپیش عید بهتون تبریک بگم چون ما داریم آمده میشیم برای سفر ،سال خوبی داشته باشی درکنار خانواده محترم.
وقتی طنین یامقلب القلوب دلت را لرزاند وقتی آوای خوش یامدبرالیل رازمزمه کردی
و یامحوالحول دگرگونت کرد برای ماهم بخواه ازآن بخشنده بی همتا حول حالناالی احسن الحال
پیشاپیش سال نو مبارک.
سلام. خوشحالم که باز اومدید اینجا
من هم تبریک میگم و آرزوی سالی خوب رو برای شما خواهر خوبم دارم
آری رایت کوچک خویش را در راه نیکان برافراشتی و زمزمه کردی: ” من از شمایم” (عبدالوهاب البیاتی) وبدینگونه شد هبوط آدم اندر زمین. سلام جناب عرفانیان. سپاس از شما که به زیبایی، شیوایی و درستی، احساس آدمی رو بیان کردین و جمله آخری که بسیار به دلم نشست : آدم همواره …. دمتون تا همیشه گرم و سلامت آمین.
سلام. سپاس همیشگی از شما
سال خوبی داشته باشین
بی درنگ و با عشق تصمیم بگیر…
گاز باید زد؛ با پوست…
“باز مي كنم
دكمه هايي كه ديگر طاقت بسته ماندن ندارند
و مي بندم
چشماني كه طاقت باز ماندن ندارند”
توصیف یه جور عبادته…
بهتره که برداشت از عبارت، به اختیار خواننده باشه…