نمي دانم! يا شايد برعكس؛ ترديدي ندارم!
بر اين باورم حفره هايي در زمان وجود دارد كه در حال حاضر هنوز براي ما قابل درك نيست. اما وقتي در يك زمان كوتاه، يك عرض جغرافيايي را طي مي كني، خيلي از مرزهايي كه راجع به زمان در ذهنت قانون شده است، به زير علامت سئوال مي رود.
تا ٥٠٠ سال پيش مگر مي شد تصور كرد كه در يك روز از چند كشور يا حتا قاره عبور كني؟ اما امروز اين مسئله اي بسيار عادي است!
من تصور مي كنم كه روزي مي رسد كه مرزي به نام “زمان” وجود نخواهد داشت. به اين صورت كه مي توان شايد بليطي خريد كه مقصدش جايي در زمان باشد، نه در مكان! شايد چند ده سال ديگر شركت هايي باشند كه وقتي به آنها مراجعه مي كني، مي تواني بليط سفر به زمان هخامنشيان را بخري و به ٢٥٠٠ سال قبل سفر كني و از دور شاهد سخنراني كوروش بزرگ باشي. مي تواني به جايي در مصر سفر كني و از پروژه ساخت اهرام ثلاثه بازديد كني. يا مي تواني به لحظه تحويل سال ٣٠٠٠ ميلادي بروي و ببيني كه براي تحويل سال، مي توان هم زمان در ٥ كشور باشي و لحظه نيمه شب را تجربه كني!
و يا مي تواني به زماني در اوج جنگ جهاني دوم بروي و لحظه تخريب خانه هاي ورشو را از نزديك ببيني…
البته هميشه مشكل ظرفيت خواهد بود و بالطبع بليط بعضي از اين سفرها (اگر براي آنها هم از واژه “سفر” استفاده شود) آنقدر گران خواهد بود كه تعداد محدودي به اين سفرها خواهند رفت. ولي باز همين “زمان” دوباره مشكل را حل خواهد كرد و امكان اين سفرها براي همه فراهم خواهد شد.
من يقين دارم كه موضوع “زمان” موضوع تحول دهه هاي آتي خواهد بود. نقطه عطفي در تاريخ كه خود نيز در اسارت “زمان” است…
فکر زیبایی است.
و آینده ای زیباتر!
سلام
چقدر این تصویر گویاست!
دقیقا همینطوره که میگین. شاید چند سال پیش که اولین فیلمهای علمی تخیلی درباره ماشین زمان ساخته میشد کسی فکر نمیکرد همه چی اینقدر سریع پیش بره. زمان انگار چالش بزرگ دانشمندان این دوره ست. روند تولید علم بطور غیرقابل باوری سریعه. چند روز پیش شنیدم که محدود بودن کیهان قطعی هست و مرزهاش داره مشخص میشه و حالا دانشمندان تو این فکر هستند که اونطرف این مرز ها چه خبره!
خیلی سال پیش یه فیلمی دیدم متاسفانه اسمش یادم نیست. یه خواهر و برادری بودن که با ماشین زمان یه پیرمردی به دوره های تاریخی مختلف میرفتند برای پیدا کردن پدرشون. و از اتفاقات اون دوره و لباس و زبان مردم حدس میزدن کجا هستند و باید منتظر چه اتفاقهایی باشند راستش اون موقع که دیدمش با خودم میگفتم چقدر دلم میخواست هکمتانه رو با هفت قلعه هفت رنگش میدیدم یا تو یه مراسم مذهبی ایلامی تو یه زیگورات بودم شایدم تو ماچوپیچو… البته کنارش به این هم فکر میکردم که اگه اون لحظه به این هم فکر میکردم که ما ایرانیها چقدر تاریخ (یا کشورمون در مسیر زمان رو) میدونیم …
خیلی هیجان انگیزه بلیط بگیری و بری سمرقند دوره تیموری!شایدم بگن نگاهی به سلسله اشکانی در دو ساعت! کاش به عمر ما قد بده 🙂
سلام. چه جالب، نمیدونستم که مرزهای کیهان تعیین شده!
اگر نگاهی به تعدد فیلم ها، کتاب ها، تولیدات علمی و تحقیقات این روزها بیاندازیم، یکی از پررنگ ترین موضوعات، همین موضوع “زمان” است. این موضوع به زودی به نظرم دنیای ذهه های آتی را تسخیر خواهد کرد.
چقدر خوب که یک لیست برای خودتان دارید. کاش همه ما این لیست را داشته باشیم. شاید تا هنوز ما هستیم، به این لیست نیاز شود!
دو سه روز پیش خبری شنیدم که از دانشمندان کیهان شناس آمریکایی نقل قول میکرد حالا چقدر موثق باشه نمیدونم…
لیست پر و پیمونی دارم از ندیده های حال حاضر (که با احتساب گذر زمان نمیشه گفت دنیای حاضر!). انقدر زیادن که آرزو میکنم قبل از سوار شدن به ماشین زمان یا خوردن کپسول بازگشت به گذشته اقلا 10درصدی از اونها رو دیده باشم!!!
به هرحال هرچقدر هم که مفصل باشه، باید اولویت بندی داشته باشه. شاید به کار اومد…
سلام.
فیلم سفر به زمان
و یا فکر تسخیر مریخ توسط بشر نمونه ای از فراسوی زمان بودن اشرف مخلوقات است و چه نزدیک است ……………
……………………
سلام. هیچ کدام را ندیده ام متاسفانه، اما علاقه مند به دیدنشان هستم.
دیدن این فیلم ها را اما توصیه می کنم:
In Time
Looper
Source Code
البته من نه به ماشین زمان، بلکه به سیستمی شبیه به یک شبکه یا سیستم بزرگ قطار برای سفر به گذشته و آینده فکر می کنم.
بعد؛ مجید عرفانیان هم با کوله و دوربینش راه میفته توی زمان. از این زمان به اون زمان…
ما هم میشینیم سفرنامههای آنلاین زمانگردی آقا مجید رو میخونیم. ییهو میبینی مجید مطلب جدید گذاشته با یه عکس سلفیطوری با مثلن موسا، در حال عبور از وسط رود نیل! یا رفته بم پیش از زلزله! یا مثلن خبر سفرش رو به نوزدهم May سال 2161 میلادی میخونیم؛ گزارش سفر به منظومهی شمسی!
نمایشگاههای زمان رو بگو. مثلن “نمایشگاه گردشگری در زمان” مادرید! واااااای… چقدر جذاب!
به شدت منتظر گزارشهای خوندنیت از گردشگری در زمان هستم!
چقدر پتانسیل داره این موضوع… 😀
به به چقدر من با اين كامنت آقا نويد موافقم 🙂
فکر کنم با در نظر گرفتن هزینه های سنگین احتمالی این سفرها، اون وقت باید از خوانندگان وبلاگ پول بگیرم! بالاخره سفر خرج داره…
راجع به زمان خیلی حرف دارم و خیلی ایده دارم. ایده هایی که مشابهشون رو بعضی جاها شنیدم و البته ایده هایی که هرگز شبیهش رو جایی نشنیدم و نخوندم. صبر کنید این حفره های زمان کشف بشه…
بابت پرداخت هزینه برای خوندن مطالب مشکلی ندارید؟ 😉
مشکلی که نه! اما اگه بر اساس قاعدهی کلی؛ وصفالعیش رو، نصفالعیش در نظر بگیریم، خب بعید میدونم از عهدهی پرداخت نیمی از هزینههای سفرزمان بربیایم. پیشنهاد من اینه که یه تعرفهای رو مشخص کنی که بر مبنای اون بتونیم انتخاب کنیم که کدوم سفرها رو میتونیم همراهت باشیم. بعد از پرداخت مبلغ هر سفرنوشته و ارسال تصویر فیش پرداختی، یه پسورد بهمون بدی تا بتونیم اون سفرنوشت خاص رو توی وبلاگ بخونیم و همراهیت کنیم!