امروز ۳ جولای ۲۰۱۰ است و این اولین یادداشت من در یک سفر و به عنوان یک سفرنامه است.
حدود ۳ ساعت طول کشید (درست تا ساعت ۴ صبح) که تجاربم رو در روز اول اقامت در آتن بنویسم. اما احمقانه ترین کاری که کردم تا اینجای سفر، این بود که اون رو مستقیم توی محیط بلاگ تایپ کردم و بعد از فشردن دکمه انتشار، همه نوشته های چند ساعتهام پرید و این پیغام روی صفحه ظاهر شد که لطفا نام کاربری و کلمه عبور را وارد کنید!!! نمیتونم در مورد احساسی که بهم دست داد توضیحی بدم، اما میتونم به یقین بگم بدترین احساس ممکن بود…
به هرحال باید اولین پست بلاگیام رو دوباره بنویسم و این بار از کمی قبل تر یعنی از دوحه می نویسم، البته فردوگاه دوحه.
فرودگاه دوحه
نکته ای که در فرودگاه دوحه نظرم رو جلب کرد، این بود که حدودا از هر ۱۰ نفری که وارد فرودگاه میشدن، بیشتر از ۷ نفرشون میرفتن به سمت سالن ترانسفر که بیشترش هم مقاصد اروپایی بود و اگر کمی به حافظه مون رجوع کنیم، یادمون میاد که قطر کلی جنوبی تر از شهرهای مهم اروپا است، اما تونستن با یه سری چیزا کلی از مسافرای شرق رو به جنوب بکشونن و بعد به غرب ببرن! حیف این موقعیت طلایی تهران که به همین سادگی از دست رفته… یعنی واقعا نمیشه توی سالن ترانزیت فرودگاه امام، قوانین اسلامی نباشه و از این موقعیت بهتر استفاده بشه؟
نکته جالب دیگه ای که توی فرودگاه دوحه (فرودگاه قدیم – این مطلب قبل از افتتاح فرودگاه جدید نگارش شده) بود، طراحی خاص سالن بود. به این ترتیب که یک سالن نسبتا بزرگ وجود داره با کلی کانتر که در جاهای مختلف سالن قرار داره، حتی وسط سالن. اما نکته اینجاست که هر کدوم از سالن های ترانزیت این کانترها، به صورت اختصاصی است و درست زیر کانتر واقع شده و مسافر بعد از عبور از گیت، با پله برقی به سمت سالن ترانزیت اختصاصی همون پرواز هدایت میشه. نمیدونم چند فرودگاه دیگه هم این سیستم رو دارن، اما برای من که اولین بار این سیستم رو دیدم خیلی جالب بود.
آنچه که مسلمه اینه که من باید دوباره همه چیز رو درباره آتن بنوسیم که تلاش میکنم امروز در حد فاصل آتن تا بندر پاترا توی اتوبوس این کار رو بکنم و در اسرع وقت با پیدا کردن اولین اینترنت کانکشن، آپلود کنم.
ادامه سفرنامه: آتن شهر تاریخ و تمدن
پی نوشت:
- از آرش و اشکان عزیز که از قبل از سفر تا الآن همراه و یاورم بودن و هنوز هم لطفشون شامل حالمه واقعا ممنون.
- آتن خیلی هوا گرمه، خیلی زیاد
- فراموش نمیکنم، فراموش نکنید: سفرنامه را باید اول در فایل ورد نوشت و بعد در بلاگ کپی کرد!
- توی آتن یه دوست خیلی خوب پیدا کردم که خیلی اطلاعات ازش گرفتم.
بنویسید