پاریسگردی را بدون قدم زدن در خیابان «شانزهلیزه» تصور کنید! یا بارسلونا را بدون پیادهروی در خیابان «لارامبلا» و استانبول را بدون گشتزنی در خیابان «استقلال»! اصلا چرا راه دور برویم؟ تهران را بدون راه رفتن در خیابان «ولیعصر» و اصفهان را بدون نشستن در میدان «نقش جهان» تصور کنید!
بیآنکه بدانیم، بخش بسیار مهمی از تجربههای ما در گردشگری خیابانی شکل میگیرد. به بیان دیگر، درک ما از مقاصد سفرمان به شدت متأثر از خیابانهای شهرهایی است که آنها را به عنوان مقصد انتخاب میکنیم. وقتی که به عنوان گردشگر، میهمان یک شهر هستیم، خیابانها چیزی بسیار بیشتر از «راهِ» رسیدن ما به مقاصد و جاذبههای گردشگری هستند. بسیاری از خیابانها، خودشان دقیقا جاذبه گردشگریاند و نقش «راه» بودنشان، تحت تاثیر «جاذبه» بودن آنها قرار گرفته است.
«امروزِ» یک شهر
وقتی که به یک شهر سفر میکنیم، معمولا برنامههای روزانهمان مملو از بازدیدهایی است که از قبل برنامهریزی کردهایم. از بازدیدِ موزهها و بناهای تاریخی و اماکن مذهبی گرفته تا کاخها و باغها و قلعهها و برجها و حتا جاذبههایی مدرنتر نظیر مراکز خرید و پاساژها و آکواریومها و باغوحشها و استادیومها و دهها دیدنی دیگر هر یک جذابیتی منحصر بفرد برای ما به عنوان یک گردشگر دارد. بیشک بازدید از هر کدام از این جاذبهها به شناخت و درک بهتر ما نسبت به بخشی از تاریخ، هنر، تمدن، معماری، طبیعت، گونههای جانوری، اقلیم و… مقصد سفرمان کمک میکند. اما حتا اگر همه جاذبههای اینچنینیِ مقصد را بازدید کنیم، شناخت ما نسبت به آن شهر ناقص میماند. چرا که اغلبِ جاذبههایی از این دست، یا به گذشته و تاریخ آن شهر مربوط میشود و یا به موارد برجستهای از هنر و طبیعت و ویژگیهای اقلیمی و معماری آن ربط پیدا میکند
برای درک بهتر از یک شهر، باید جدا از «گذشته» و «ویژگیهای برجسته» آن، «امروزِ» شهر را نیز درک کرد. «امروزِ» یک شهر، یعنی دقیقا همان چیزی که در زندگی شهر جاری است. مجموعهای از همه چیزهایی که از گذشته و تاریخ و هنر و معماری و غذا و فرهنگ و رسم و آیین و نظایر آن در آن هست و با واقعیتهای عصر امروز نیز در هم تنیده شده است.
امروزِ یک شهر را میتوان در اجناس دستفروش کنار دیوار یک بنای تاریخی، در حرکات هنرمند معرکهگیر وسط میدان اصلی شهر، در صدای چرخهای درشکههای در حال حرکت در مسیرهای تاریخی، در کافهها و صندلیهای چیده شده در وسط پیادهرو، در انحنای مجسمههای نصب شده در وسط بلوارها، در صدای بوقهای ممتد تاکسیها و اتوبوسها، در بازارهای نیمروزه صبحهای روزهای آخر هفته، در نقاشیهای روی دیوارهای مسیر حرکت مترو، در آدمهای نشسته در کنار حوضها و فوارهها و رودهای آب و در خندههای عابرین پیادهروهای شهر کشف کرد.
«امروزِ» شهر را میتوان در «گردشگری خیابانی» درک کرد.
تعریف «گردشگری خیابانی»
گردشگری خیابانی عبارت است از قدمزنی در فضاهای عمومی یک شهر با هدف دیدن عناصر شهری و عوامل انسانی مختلف که علاوه بر کارکرد اصلی خود در شهر، تبدیل به جذابیت شدهاند و تجربه آنها به درک بهترِ ابعاد مختلف آن شهر کمک میکند. به عبارت دیگر مادامی که در خیابانها و کوچههای یک شهر به قصد گردش قدم میزنید (بدون آنکه وارد فضای اختصاصی یک مکان یا جاذبه گردشگری شوید) و از دیدن عناصر و عوامل مختلف اطرافتان لذت میبرید، شما در حال گردشگری خیابانی هستید.
ارکان «گردشگری خیابانی»
آنگونه که گفته شد، مجموعهای از عناصر فیزیکی و عوامل انسانی و طبیعی در ایجاد جذابیتهای «گردشگری خیابانی» تاثیر گذار است. این ارکان را میتوان به صورت کلی به دو بخش عوامل انسانی و عناصر شهری تقسیم کرد.
- عوامل انسانی
- عناصر شهری
پیش از پرداختن به جزئیات هر یک از این ارکان، لازم است تا به دو ویژگی مهم دیگرِ گردشگری خیابانی اشاره شود که عدم توجه به آنها، تعبیر متفاوت و یا حتا اشتباهی از ارکان فوق را نسبت به آنچه که باید، ایجاد میکند. به عبارت دیگر ارکان فوق مادامی میتوان رکن گردشگری خیابانی محسوب کرد که دو ویژگی زیر درباره آنها لحاظ شود:
- تاثیر زمان
- کارکرد عوامل و عناصر
ابتدا این دو ویژگی مورد تحلیل قرار میگیرد و سپس جزئیات ارکان گردشگری خیابانی بررسی میشود.
تاثیر «زمان»
بازدید از اغلب جاذبههای گردشگری، میتواند در هر زمانی از روز و یا حتا شب (در صورت وجود منابع نوری مناسب) اتفاق بیافتد. مثلا اگر موزه لوور به صورت بیست و چهار ساعته باز باشد، هیچ اهمیتی ندارد که در چه ساعتی از شبانهروز از آن بازدید میکنیم. برج ایفل نیز به واسطه منابع نوری مناسب میتواند در هر ساعتی جاذبه مورد نظر ما برای بازدید باشد. این موضوع شامل بسیاری از جاذبههای گردشگری میشود. تنها محدودیت موجود برای بازدید از این جاذبهها، ساعات باز بودن آنها است که گردشگر را به مراجعه در ساعاتی خاص وادار میکند.
گردشگری خیابانی اما شرایطی متفاوت دارد. برای درک گردشگری خیابانی، باید در زمان مناسبِ هر خیابان و میدان، به آنجا بروید. شما اگر در نیمههای شب به خیابان لارامبلا در بارسلونا بروید، با آنکه منابع نوری مناسبی در این خیابان وجود دارد، شما نمیتوانید خیابان لارامبلای واقعی را ببینید و درکی بسیار ناقص از این خیابان برایتان ایجاد میشود. درکی ناقص نسبت به واقعیت این خیابان در روز که مملو از هنرمندان و دستفروشان و عابران و صندلیهای چیده شده کافهها و رستورانها در پیادهرو است. گاهی ماجرا برعکس است. اگر خیابان خوآسان در بانگکوک را در روز ببینید، یک خیابان کاملا عادی و فاقد هرگونه جذابیت به نظر میرسد. اما همین خیابان در شب، تبدیل به فضایی مملو از آدمها و دستفروشها و گاریهای خوراکی و چراغهای رنگارنگ مغازههای تتو و بارها و کلابها است و آن را به یکی از جذابترین خیابانهای جهان تبدیل میکند. پس برای گردشگری خیابانی، بُعد زمان بسیار با اهمیت است و نقش کلیدی در کیفیت حاصل از گردش ما دارد.
کارکرد عوامل و عناصر
نکته بسیار مهمی که درخصوص ارکان گردشگری خیابانی میتوان بیان داشت، این است که همه عناصر و عواملی که به عنوان جذابیتهای این نوع از گردشگری شناخته میشوند (بجز آثار هنری) با کارکرد، اهداف و دلایلی بجز جاذبه گردشگری ایجاد شدهاند و در خیابانهای شهر وجود دارند؛ اما برای گردشگران به عنوان جذابیت شناخته میشوند. به عنوان مثال، هنرمندانی که در خیابانهای شهر در حال نواختن هستند، در واقع ساز میزنند تا عابرین بر سر ذوق بیایند و انعامی به آنها بدهند و درآمدی کسب کنند. در حالی که از زاویه نگاه گردشگری خیابانی، این نوازندگان بخشی از جذابیتهای خیابان هستند. این موضوع برای دستفروشان خیابانی نیز صدق میکند.
درخصوص عناصر فیزیکی شهری نیز ماجرا به همین صورت است. بسیاری از پلهایی که در شهرهای مختلف بر روی رودها و کانالهای آب زده شده است، امروزه تبدیل به جاذبه دیدنی شهری شده است، حال آنکه کارکرد اصلی آن سهولت تردد از این سو به آن سوی آب است. چراغهای راهنمایی عابرین پیاده در تهران (و یا برلین) نمونه دیگری از این دست است. این چراغها در واقع با سبز شدن و قرمز شدن، مجاز بودن تردد عابرین را نشان میدهند، اما تصویر همین چراغها (آدمهای کلاهداری که با سبز شدن چراغ، راه میروند و با قرمز شدن آن میایستند) تبدیل به یکی از نمادهای شهری شده است و بسیاری از گردشگران با آنها یا از آنها عکس میگیرند و لباسهایی با تصویر این آدمهای چراغی را به عنوان سوغاتی میخرند.
به این ترتیب میتوان چنین گفت که به جز «آثار هنری» که در شهر با هدف زیباسازی، نصب یا اجرا میشوند و از ابتدا نقش جاذبه شهری دارند، علت اولیه و اصلیِ وجود سایر ارکان گردشگری خیابانی، کاملا چیزی بجز جذابیت گردشگری است، اما به مرور زمان، علاوه بر کارکرد یا هدف اصلیشان تبدیل به جاذبه نیز شدهاند.
1. عوامل انسانی
بخش بسیار مهمی از هویت خیابانها را مردم و عوامل انسانی تشکیل میدهند. خیابانها به طور کل و گردشگری خیابانی به طور خاص، سرزندگی و حیات خود را از همین عوامل انسانی دارند. در گردشگری خیابانی عوامل انسانی موثر را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد.
دسته اول هنرمندانیاند که در نقاط مختلفی از شهر در حال اجرای برنامههای هنری خود هستند. به نوازندگانی که در کنار پیادهروها و سر چهارراهها و ورودی ایستگاههای مترو ایستادهاند و با سازهای مختلفشان مینوازند، فکر کنید. یا به مجسمههای زنده که لباسهایی خاص پوشیدهاند و به مدتهای طولانی به صورت کاملا ثابت و بدون تحرک میایستند و اینگونه تداعی میکنند که مجسمهاند. به نقاشانی فکر کنید که بر روی زمین نقاشی میکشند و فضاهایی خاص را ترسیم میکنند. یا آنهایی که طرحها و نوشتههایشان زینت دیوارهای شهر میشود. به هنرمندانی فکر کنید که در میدانهای شهر معرکه میگیرند و نمایش و برنامه اجرا میکنند. اینها همگی بخش مهمی از جذابیتهای گردشگری خیابانی هستند.
دسته دوم فروشندگان دورهگرد و دستفروشان و بساط گسترانیاند که کالاها و خوراکیهایی را به عابران میفروشند. در خیابان که قدم میزنید، یکی شاخهها و دستههای گل به شما پیشکش میکند، دیگری خوراکیهای ترش و شیرین و تند و شور میفروشد، یکی البسه و اقلام پوشیدنی دارد و کناریاش سوغاتیهای شهر را در بساطش چیده است.
دسته سوم نیز مردمانی که در خیابانها هستند و به آنها هویت میبخشند. از آنهایی که در مقابل فروشگاههایشان ایستادهاند و انتظار مشتری میکشند تا عابرانی که بعضی با سرعت و بعضی با طمأنینه خیابانها را برای رسیدن به مقصدشان طی میکنند تا گردشگرانی که با چشمانی کنجکاو، همواره این سو و آن سو را نگاه میکنند و آرام آرام در مسیرهای پیادهروی قدم میزنند.
خیابانها بدون عوامل انسانی، هرگز سرزندگی و طراوت خود را ندارد و گردشگری خیابانی نیز بدون آدمهایش هیچ رنگ و بویی از آنچه که باید، ندارد.
2. عناصر شهری
عناصر شهری به دلیلی گستردگی و تنوع زیاد و تاثیر قابل توجهی که بر گردشگری خیابانی دارد، میتواند به بخشهای مختلفی تقسیم شود. از همین رو و به جهت تفکیک و دستهبندی دقیقتر، این عناصر را به سه بخش دستهبندی میکنیم:
- عناصر ثابت شهری
- عناصر متحرک شهری
- آثار هنری
البته آثار هنری که در شهر وجود دارد، به عنوان زیرمجموعهای از عناصر ثابت شهری محسوب میشود. اما از آنجا که این آثار از ابتدا به عنوان اِلمانهایی برای جذابیت ظاهری شهر ساخته میشوند و کارکرد اصلی آنها زیبا سازی است، با سایر عناصر ثابت شهری که کارکرد اصلی آنها چیزی جز جذابیت شهری است، متفاوت است. به همین دلیل این بخش از عناصر به عنوان دستهای مستقل لحاظ شده است.
2.1. عناصر ثابت شهری
عناصر ثابت شهری که از ارکان مهم گردشگری خیابانی محسوب میشود، عموما مواردی هستند که برای مصارف عمومی و اهداف کاملا کاربردی در شهر ایجاد شدهاند، اما به مرور زمان هر یک از آنها علاوه بر کارکرد اصلیشان، از زاویه گردشگری نیز مهم شده و تبدیل به جذابیت شدهاند. طیف گستردهای از عناصر را که ما در شهر میبینیم، در چارچوب این دستهبندی قرار میگیرند.
بخشی از این عناصر شامل فضاهای شهری هستند که برای تسهیل عبور و مرور و جابجایی آسانتر در شهر ساخته شدهاند. بسیاری از میدانها، خیابانها و کوچهها و گذرها در زمان ایجادشان، صرفا با هدف تسهیل عبور و مرور ساخته شدهاند، اما امروز تبدیل به جاذبههای گردشگری شدهاند و حتا در بعضی از موارد، کارکرد اصلی آنها نیز حذف شده است. به عنوان مثال میتوان به میدان نقش جهان اشاره کرد که امروز به طور کامل تردد وسائط نقلیه از هر نوع در آن ممنوع شده است و به جای کارکرد اصلیاش (یعنی سهولت جابجایی در شهر) تبدیل به یک جاذبه گردشگری شده است. دستهای از این موارد، ضمن حفظ کارکرد اصلیشان، تبدیل به یکی از ارکان مهم گردشگری شهرشان شدهاند که نمونه آن پلهایی نظیر پلخواجو و سیوسهپل است که همچنان دو سوی رود را به مهم متصل نگاه داشته است اما بیش از این کارکرد اصلی، به عنوان جاذبههای شهری اصفهان شناخته میشوند.
معماری عمومی شهر نیز جدا از کارکرد اصلی و کاربردیاش، به عنوان جاذبه گردشگری خیابانی شناخته میشود. دیوارهای خشتی خانهها و بادگیرهای سر به آسمان کشیده یزد، همگی برای استفاده مردم شهر ساخته شدهاند، اما جدا از عملکرد اصلیشان، امروز به عنوان جاذبه خیابانها و کوچههای یزد شناخته میشوند. خانههای زیگورات-شکل در شهر بروژ کشور بلژیک نیز دقیقا همین ویژگی را برای این شهر ایفا میکند. تاکید میشود که جایگاه رکن معماری در گردشگری خیابانی، کاملا مجزا از بناهای شاخص و دارای ارزش معماری خاص، مورد توجه است. به عنوان مثال در گردشگری خیابانی یزد، علیرغم آنکه مسجد جامع یزد یک بنای با ارزش و خاص از لحاظ معماری و تاریخی شناخته میشود، لیکن در دسته جاذبههای گردشگری خیابانی نمیگنجد. چرا که گردشگر برای بازدید از آن، باید از فضای خیابان خارج شود و وارد معماری خاص یک بنا شود که این خارج از تعریف گردشگری خیابانی است.
مبلمان شهری که به جهت استفاده عابرین در نقاط مختلف شهر ساخته و نصب میشود، میتواند به یکی از جذابیتهای گردشگری خیابانی تبدیل شود. چراغهای خیابانها در پاریس یا صدنلیهای کنار خیابان در بارسلونا علیرغم آنکه واقعا کارکردشان نورانی کردن شهر و فضایی برای نشستن عابران است، اما آنقدر متفاوت و خاص طراحی شده است که گردشگران با آنها عکس یادگاری میگیرند و آنها را به عنوان بخشی از جذابیتهای این دو شهر میدانند.
تابلوهایی که در سطح شهر به اشکال و در انواع مختلف دیده میشود، گاهی تبدیل به جاذبههایی برای گردشگری خیابانی میشوند. به عنوان مثال بعضی از فروشگاهها برای تابلوهای خود، از عناصر و احجام و اشکال کاملا خاص استفاده میکنند، به نحوی که توجه عابران را کاملا به خود جلب میکند. مثال بارز این نوع از تابلوها را میتوان در «شاهراه کَمدِن» در لندن مشاهده کرد. این موضوع درخصوص برخی تابلوهای اطلاعرسانی و یا تابلوهای تبلیغاتی و تلویزیونهای شهری نیز صادق است. تلویزیونهای تبلیغاتی که در خیابانهای توکیو و یا میدان تایم نیویورک نصب شده است، تبدیل به بخش مهمی از جذابیتهای این دو شهر شده است.
عناصر خدماتی شهر نیز میتواند تبدیل به جاذبههایی برای گردشگری خیابانی شود. از باجههای تلفن عمومی در کنار خیابانها تا صندوقهای پست نصب شده در پیادهروها و یا چراغهای راهنمایی سر چهارراهها میتوانند این نقش را ایفا کنند. باجههای تلفن عمومی در لندن و بوداپست، صندوقهای قرمز رنگ پست در لندن و یا مرد کلاهدارِ چراغهای ترافیکی برلین (که نام آن ampelmann است) نمونههایی از این دست است.
کافهها و رستورانها، به طور خاص آنهایی که صندلیهایشان در پیادهروها و معابر شهر گسترده شده و چیده شده است، بخش مهمی از تجربه گردشگری خیابانی است. جدا از آنکه نمای این صندلیها و میزها تصویر جذابی برای عابران و گردشگران میسازد، نشستن در آنها و تماشای آنچه که در اطراف میگذرد، خود جاذبهای مضاعف برای درک و تجربه گردشگری خیابانی است. به عبارت دیگر با نشستن در کافهها به خصوص آنهایی که در میدانهای بزرگ و خیابانهای عریض شهر هستند، میتوان ابعادِ دیگر گردشگری خیابانی را نیز بهتر از قبل درک کرد.
جدا از همه عناصری که بررسی شد و همگی عناصری ساخته دست بشر بودند، عوامل طبیعی نیز میتواند جذابیتهایی برای گردشگری خیابانی باشد. رودها میتوانند بسیار بر ساختار و جذابیت شهر تاثیر بگذارند. درختها و راستههای پر درخت نیز جذابیتی مضاعف به چهره خیابانها میدهند. این ماجرا شامل کانالهای آب که در سطح شهر ایجاد شده است، نیز میشود. رود سن در شهر پاریس، زاینده رود در اصفهان، درختهای خیابان ولیعصر در تهران و کانالهای آب در ونیز و آمستردام و بروژ نمونههایی از جذابیتهای طبیعی شهرها در قالب گردشگری خیابانی است.
2.2. عناصر متحرک شهری
شهرها بجز عناصر ثابت، عناصری را در دل خود دارند که دارای جایگاه ثابتی در شهر نیستند و همواره در جابجایی و حرکتاند. این عناصر برخی ساخته دست بشرند و برای خدمت رسانی به افراد جامعه ساخته شدهاند و برخی نیز از دل طبیعت آمدهاند و به شهر، حال و هوایی متفاوت دادهاند.
وسیلههای متحرک ساخت بشر، بیشتر در خدمت حمل و نقل و جابجایی افراد جامعه است. ترامواهای در حال حرکت در بافتهای تاریخی، اتوبوسهای یک طبقه و دو طبقه در حال تردد در خیابانهای شهر، ترنهای هوایی در حال حرکت بر روی مسیرها و پایههای بلند بتنی، کشتیها و قایقهای در حال رفت و آمد در رودها یا در بنادر شهری به عنوان نمونههایی از وسایل حمل و نقل عمومی است که در گردشگری خیابانی نقش دارند. ترامواهای خیابان استقلال (استیکلال) در شهر استانبول، اتوبوسهای دو طبقه شهر لندن، ترن هوایی شهر بانگکوک، قایقهای خاص (گوندولا) شهر ونیز یا قایقهای مخصوص خشکی و آب در شهر لندن (داک)، کشتیهای حمل بار و کروزهای مسافربری پهلو گرفته در بندر بارسلونا مثالهایی برای موارد ذکر شده فوق است.
علاوه بر وسایل حمل و نقل فوق که در دسته وسایل عمومی قرار میگیرد، انواع وسایل حمل و نقل شخصی نیز در جذابیت گردشگری خیابانی تاثیر دارد. وسایلی نظیر دوچرخه، ریکشا، درشکه، موتور سیکلت، موتورهای سهچرخ، موتورهای اتاقدار، تاکسی و ماشینهای خاص نمونههایی از این دست است. چهره گردشگری خیابانی در سوئیس تحت تاثیر دوچرخهها، در هند تحت تاثیر ریکشها، در تایلند تحت تاثیر موتورها و موتورهای سهچرخ، در ایتالیا تحت تاثیر موتورهای وسپا و در لندن تحت تاثیر تاکسیهای خاص (کَب) قرار دارد.
بخش بسیار چشمنوازی از گردشگری خیابانی مرهون وجود پرندگان و حیوانات اهلی است که در شهرها هستند. کبوترهایی که در میادین اصلی شهر پرواز میکنند و در بین گردشگران و عابران دلبری میکنند، مرغان دریایی که در ساحلها و حاشیه رودها به پرواز درمیآیند یا گربهها و سگهایی که در گوشه و کنار خیابانها و کوچههای شهر زندگی میکنند، نمونههایی از جذابیت عناصر طبیعی متحرک شهری هستند. کبوترهای میدان سن مارکو در ونیز، مرغان دریایی در همه شهرهای دارای رود و دریا نظیر اصفهان، گربههای تنبل خیابانهای استانبول یا سگهای کم تحرک خیابانهای آتن خود بخشی از جاذبههای گردشگری خیابانی آنها است.
2.3. آثار هنری
آنگونه که گفته شد، آثار هنری یکی از زیر مجموعههای عناصر ثابت شهری است. اما به واسطه تفاوت کارکرد اصلی آن نسبت به سایر عناصر شهری، به صورت دستهای مستقل بررسی شده است. به طور کلی هنر خیابانی موضوعی بسیار با اهمیت در گردشگری خیابانی است که بخش مهمی از جذابیتهای گردشگری خیابانی وامدار همین آثار است.
از مجسمههای چهرههای سرشناس که در میادین و بلوارهای شهر نصب میشود گرفته تا تندیسها و مجسمههای کلاسیک و مدرن و انتزاعی و آثار حجمی که در گوشه گوشه شهر نصب شده است یا از نقاشیها و خطاطیها و نوشتههایی که بر روی دیوارهای شهر نقش بسته است تا کاشی کاریها و معرقها و دیوار نگارههایی که رنگ و بویی جذاب به خیابانهای شهر میدهند، همگی در تصویر و هویت شهر نقشی اساسی دارند و به مرور زمان تبدیل به بخش جدانشدنی از خاطره شهر و خیابانهایش میشوند.
تفاوت عمدهای که بین موضوع این دسته از عوامل یعنی «آثار هنری خیابانی» با «هنرمندان خیابانی» (که در دسته قبل بیان شد) وجود دارد، این است که اینجا نقش «آثار» خلق شده توسط هنرمندان و تاثیر آن در گردشگری خیابانی مد نظر است، حال آنکه در بخش هنرمندان خیابانی، حضور فیزیکی و لحظهای هنرمندان در خیابان و تاثیر آن در «گردشگری خیابانی» مد نطر میباشد.
کشف دوباره خیابانها
به آخرین سفری که رفتهاید دوباره فکر کنید. چقدر از شناخت شهر مقصدتان را در خیابانهای شهر به دست آوردید؟ ممکن است در آخرین سفرتان فقط سراغ دیدن جاذبههای معروف تاریخی و طبیعی مقصد رفتید و از خیابانها برای رسیدن به جاذبهها، صرفا عبور کردید. شاید هم بارها در خیابانهای مقصدتان قدم زدید و از نوازندگان در حال نواختن موسیقی، فیلم گرفتید و در کافههای وسط میدان اصلی شهر، لَختی نشستید و با باجههای تلفن و تاکسیها و اتوبوسهایش عکس گرفتید، اما تصوری نداشتید که گردشگری خیابانی چیست.
این بار اما فرق خواهد کرد. اگر در یکی از روزهای سفر بعدی، خودتان را به خیابانهای شهر مقصد بسپارید و آدمها و دیوارها و احجام و اشکال و رنگها و بوهایش را کمی عمیقتر و با حوصلهتر تجربه کنید، شک نکنید که دنیای جدیدی را کشف خواهید کرد…
مجید عرفانیان
پی نوشت:
– این مطلب در شماره ۱ فصلنامه گیلگمش (تابستان ۹۵) صفحات ۱۰۴ تا ۱۱۹ به چاپ رسیده است.
– برای دنبال کردن مطالب جدید، می توانید به کانال تلگرام من https://telegram.me/mrtripic و برای دنبال کردن عکس های من در سفر می توانید به حساب کاربری من در اینستاگرام https://www.instagram.com/mrtripic بپیوندید.
سلام و سپاس
این یعنی نوع دیگری از انواع جدید گردشگری !؟ یا از قدیم جز تقسیمات بوده است !
مووع خوبی برای نوشتن مقاله است
سپاس
سلام
این یک نظریه است که من به صورت مانیفست مطرح کردم. در عمل قطعا قبلا وجود داشته اما نمیدونم چقدر تا حالا به صورت مدون و یا علمی بهش پرداخته شده. تلاشم این هست که این مطلب و این نظریه رو برای مجلات بین المللی ارسال کنم.
ممنون
با سلام و احترام
نگاه نو و عالی هست! خیلی از ماها در مسیر به ظاهر تکراری هر روزه، حتی دقیقه ای دیر یا زود به مقصد مورد نظر برسیم یا هر دلیلی، با اتفاقات عجیب و جالبی مواجه می شیم که مصداق:
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی…
است و یا؛
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
و… .
کافی که هر روز، شروع یه زندگی تازه باشه، هم این که در مردم حس روزمرگی و تکرار و … از بین میره!
این مقاله می تونه دید خوب و حس خوب ایجاد کنه…
به امید شادی و تندرستی برای همه …
سلام
همین طوره، مهم نوع نگاه کردن هست
حفظ تازگی کار سختیه، اما نتیجه اش بسیار لذت بخش هست.
ممنون از شما
با درود بر جناب عرفانیان
خواندن مقاله شما برایم خوشایند بود.من و همسرم هر دو به این نوع از گردشگری علاقه داریم اما تا به حال به اسمش فکر نکرده بودیم. طبقه بندی خوبی داشت.گردشگری خیابانی به نظرم تاکیدش روی مسیر و راه هستش و نه مقصد و یا همان درک لذت سفر و نه صرفا سفر.به قول سهراب نازنین چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید.
رشته من ایرانشناسی است و به شدت دنبال نشریه های تازه در این زمینه هستم و انتشارشون رو دنبال میکنم.
موفق و پیروز باشید.
سلام
کاملا درک درستی از این نوع از گردشگری دارید.
سپاسگذارم از شما
نشریه گیلگمش رو ببینید. به نظرم خواهید پسندید.