۲۵ تیر امسال، یکصد و هشتاد و ششمین سال تولد ناصرالدین شاه قاجار است. نمیدانم چه سِرّی است وقتی یاد سلــــطانِ صاحبقــــرانِ تاریخِ ایران میافتم، احساسی مُرکّب از دلسوزی همراه با ترحّم و اندکی علاقه در درونم نقش میبندد. با اینکه خوب میدانم این قبله عالم، چه رفتارهای نادرست و چه تصمیمات نابخردانهای داشته، اما احساس میکنم که تاریخ در حق او اجحاف کرده و آنگونه که باید، به بُعد مثبت و کارهای مهم و برجسته او، نپرداخته است. شاید نوع ارتباط او با درباریان و زیردستانش باعث شده که آنها پس از مرگش در وصف او به نیکیهایش نپردازند و یا شاید توصیفات منفی که در دوران پس از قاجار درباره او و سایر پادشاهان قاجار بیان شد، باعث شده که نام ناصرالدین شاه بیشتر، ما را یاد یک انسان خوشگذرانِ بیکفایت بیاندازد تا یاد یک انسان با روحیاتی لطیف و دستانی هنرمند و خدماتی گاهاً برجسته به کشور!
ناصرالدین شاه که بود؟
نام ناصرالدین شاه که به میان میآید، شاید بسیاری از ما یاد وقایع و خاطراتی ناخوشایند میافتیم. برای نمونه: قتل امیرکبیر، انعقاد معاهدههایی برخلاف مصالح ملی، داشتن ۸۵ همسر و زن صیغهای، انجام سفرهای پر هزینه به اروپا، ریخت و پاشهای فراوان داخلی، دلدادگی و عاشقپیشگی و دور شدن از اداره کشور، قدرت دادن به افراد بیکفایت نظیر ملیجک، از دست دادن بخشهایی از ایران، خروج برخی از آثار ارزشمند تاریخی از کشور و… برخی از مواردی است که از او در ذهن ما به جای مانده است.
اما بیایید برای چند لحظه همه آنچه که از ناصرالدین شاه شنیدهایم و در خاطر سپردهایم را کنار بگذاریم و این بار برخی از نکات مثبت او را مرور کنیم. چقدر باور پذیر است اگر این شاه قجری را با این القاب توصیف کنیم:
مسافر، عکاس، شاعر، داستانسرا، سفرنامه نویس، نقاش، خطاط و…
این مطلب تلاش دارد تا فارغ از هر نتیجهگیری و یا قضاوتی، بُعد مثبت شخصیت ناصرالدین شاه را مرور کند و برخی از خدماتی که او به ایران ارائه کرده و یا ویژگیهای مثبتی که به عنوان یک پادشاه داشته است را به ما بشناساند.
توضیح عکس که توسط ناصرالدین شاه نوشته شده: «…شکل خودم است اگرچه بسیار بد افتاده است لیکن برای اینکه معلوم شود کسالت دارم انداخته شد. حالا پنج ماه است استخوان آرنج دست چپم درد میکند با بعضی جاهای دست راست؛ خوب میشود انشاالله تعالی»
بخش اول: پادشاهِ اولینها
ناصرالدین شاه در دوران پادشاهیاش کارهایی را انجام داد که برای اولین بار در ایران انجام میشد. بسیاری از این موارد، اقدامات مهمی بودند که در بهبود کیفیت زندگی و یا پیشرفت کشور تاثیر مثبت داشتند. البته واقعیت این است که بسیاری از این اقدامات، حاصل سفر او به فرنگ و بازدید از امکاناتی بود که در آنجا در اختیار حاکمان و مردم قرار داشت و پس از بازگشت به ایران تلاش کرد تا برخی از این امکانات را به ایران بیاورد.
در بخش اول، به مرور خدماتی میپردازیم که برای اولین بار توسط او در ایران اتفاق افتاد. به عبارت دیگر اینها بخشی از «اولینها»ی شاهِ شهید در ایران است.
-
اولین پادشاه سفر کرده ایران به اروپا
در ۳۰ فروردین ۱۲۵۲خورشیدی (۱۹/۰۴/۱۸۷۳) ناصرالدین شاه به عنوان نخستین پادشاه ایران به سرزمین اروپا سفر کرد و در مسیر سفرش از کشورهای روسیه، آلمان، بلژیک، انگلستان، فرانسه، سوئیس، ایتالیا، اتریش و عثمانی بازدید کرد. او همچنین در سالهای ۱۸۷۸ و ۱۸۸۹ میلادی دو بار دیگر نیز به اروپا سفر کرد.
-
ساخت اولین مدرسه در ایران
به لطف درایت و هدایت امیرکبیر، در ششم دی ماه ۱۲۳۰ خورشیدی نخستین مدرسه ایران توسط ناصرالدین شاه تاسیس شد. در واقع دارالفنون نخستین دانشگاه تاریخ ایران است که با دراختیار داشتن معلمینی از اروپا و ایران، آموزش به سبک نوین را در ایران آغاز کرد.
-
تاسیس شورای دولت و شش وزارتخانه
در شهریور ۱۲۳۷ خورشیدی ناصرالدین شاه با صدور فرمانی، کارهای دولت را به سبک دولتهای اروپایی به وزارتخانهها سپرد و شش وزارتخانه شامل داخله، امور خارجه، جنگ، مالیه، عدلیه و فوائد عامه را مسئول رسیدگی به امور کرد. همچنین شورایی با نام شورای دولت و شورایی با نام شورای مصلحتخانه تاسیس کرد که در موارد ضروری برای مشورت تشکیل شوند.
-
تاسیس عدلیه اعظم و دیوان مظالم
ناصرالدین شاه به پیروی از نظامهای اروپایی، برای سامان دادن امور قضایی وزارتخانهای با نام عدلیه تاسیس کرد که هم امور قضایی را سر و سامان داد و هم به این ترتیب از دخالت روحانیون در امور دادرسی کاست. سپس در سال ۱۲۴۰ شمسی با تشکیل دیوان مظالم، مرجعی برای رسیدگی به شکایات بر علیه ماموران دولتی ایجاد کرد. فعالیتهای ناصرالدین شاه در امور قضایی را با عنوان اصلاح سیستم قضا در ایران یاد میکنند.
-
ضرب نخستین سکه نوین
با اینکه ضرب سکه در ایران قدمتی تاریخی دارد، اما ناصرالدین شاه در سال ۱۲۴۴ شمسی با خریداری یک ضرابخانه جدید از فرانسه، نوع جدید و مدرنی از سکه را برای نخستین بار در ایران ضرب کرد و در واقع ضرب سکه در ایران در زمان او متحول شد.
-
تاسیس نخستین بانک در ایران
نخستین بانکی که در ایران تاسیس شد، در ۱۲۶۸ خورشیدی و از طریق امتیازی که ناصرالدین شاه به یک بانکدار انگلیسی داد، انجام شد. این بانکدار، پیشتر به ناصرالدین شاه وام اعطا کرده بود و مدتی بعد در قالب امتیازنامه رویتر توانست امتیاز تاسیس نخستین بانک را در ایران به دست آورد. این بانک با عنوان بانک شاهی در ایران فعالیت میکرد.
-
چاپ اولین اسکناس
آغاز به کار بانک شاهی به عنوان نخستین بانک در ایران، باعث شد تا حق انحصاری انتشار اسکناس در ایران به این بانک واگذار شود و نخستین اسکناسهای ایران تحت امتیاز بانک شاهی و توسط بانک جدید شرق در انگستان منتشر شود. این اسکناس در سال ۱۲۶۸ شمسی و با تصویر ناصرالدین شاه منتشر شد.
-
چاپ اولین تمبر
نخستین تمبر در ایران در سال ۱۲۴۷ شمسی با نام تمبر باقری در زمان ناصرالدین شاه به چاپ رسید. نقش روی این تمبر نشان رسمی دولت ایران یعنی شیر و خورشید بوده و درج بهای آن به زبان فارسی بوده است. کار شروع طراحی این تمبر از سال ۱۲۴۴ شمسی آغاز و با مشورت و همراهی وزارت پست و تلگراف فرانسه انجام شد.
-
ارسال نخستین تلگراف در ایران
ناصرالدین شاه اولین پیام تلگراف تاریخ ایران را در کاخ گلستان از مدرسه دارالفنون دریافت کرد که سروده معروف سعدی شیرین سخن بود. این رویداد مهم در سال 1234 شمسی و پس از سفر وی به اروپا اتفاق افتاد که دستور داد خطی برای تلگراف در ایران راهاندازی شود. عباسعلی خان، نخستین تلگرافچی ایران در نخستین تلگراف تاریخ ایران، این شعر را برای ناصرالدین شاه فرستاد: «منت خداي را عزّ وجلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزيد نعمت …».
-
ایجاد اولین خیابان مدرن
وقتی که ناصرالدین شاه از نخستین سفرش به فرنگ بازگشت، عزمش را جزم کرد تا خیابانی شبیه به شانزهلیزه در تهران ایجاد کند. علیرغم مخالفتهای برخی از اطرافیانش، او تصمیم گرفت در میان باغ بزرگ لالهزار، خیابانی مدرن با الهام از شانزهلیزه ایجاد کند و چنین کرد. این خیابان یکی از نمادهای نوگرانی و مدرنیسم در تهران بود.
-
تاسیس اولین موزه ملی
ناصرالدین شاه پس از بازدید از کشورهای پیشرفته اروپایی و بازدید از چند موزه معروف، تصمیم گرفت که فضایی را در کاخ گلستان برای نمایش آثار ارزشمند خود که داراییهای ملی ایران محسوب میشدند، ایجاد کند. به همین منظور در بخش شمال کاخ گلستان فضایی را با عنوان کاخ موزه ناصرالدین شاه ایجاد کرد که نخستین موزه ملی ایران محسوب میشود.
-
تاسیس اولین باغ وحش
نخستین مجمعالوحوش یا باغوحش ایران توسط ناصرالدین شاه در تهران تاسیس شد. او که در سفرهایش به اروپا با باغوحش آشنا شده بود، علاقهمند شد تا مجموعهای برای نگهداری حیوانات و نمایش عمومی آنها در تهران درست کند. او نخستین باغوحش را در خیابان اکباتان فعلی تاسیس میکند و سپس مجموعه وسیعتری را در دوشانتپه ایجاد میکند.
-
ساخت اولین عمارت ۵ طبقه
بلندترین عمارت ایران با ارتفاع ۳۵ متر در ۵ طبقه، به دستور ناصرالدین شاه در بخشی از کاخ گلستان ساخته شد. این عمارت که نخستین ساختمان ایران بود که در آن از فلز استفاده شد، ساختمانی است که لقب کاخ شاهنشاه را داشت و امروز آن را با نام شمسالعماره میشناسیم. او با دیدن تصاویری از ساختمانهای مرتفع فرنگی و با هدف داشتن عمارت بلندتر از عالیقاپو در اصفهان، دستور ساخت این کاخ را صادر کرد تا بتواند از بالاترین نقطه به مناظر اطراف مقر حکومتیاش نگاه کند.
-
اولین ساعت ایران
ناصرالدین شاه دیده بود که در شهرهای اروپایی وجود برجهای ساعت و یا ساعتهای بزرگ در بخشهایی از شهر مرسوم است، اما در ایران نمونهای از این ساعتها وجود نداشت. با اهدای یک ساعت بزرگ از سوی ملکه ویکتوریا به ناصرالدین شاه، این ساعت در قسمتی از کاخ او (شمسالعماره) نصب شد تا نخستین ساعت شهری در ایران توسط او افتتاح شود.
-
اولین قطار در ایران
با آنکه سال ۱۸۴۸ میلادی نخستین سال سلطنت ناصرالدین شاه بوده و او نقش چندانی در راهاندازی راهآهن بین رشت و بندر انزلی نداشته، اما واقعیت این است که نخستین راهآهن موفق ایران در زمان او افتتاح شده است. البته او بعدتر برای پیشرفت پروژه راهآهن در ایران تلاشهای فراوانی انجام داد و اصطلاح ماشین دودی به دوران او بازمیگردد که راهآهن میان تهران و شهر ری را دایر کرد و بواسطه بخاری که از دودکش قطار خارج میشد، مردم به آن ماشین دودی میگفتند.
-
نخستین مجسمه شهری ایران
در تاریخ ۲۵ مهر ماه سال ۱۲۶۷ شمسی، نخستین مجسمه شهری ایران در تهران نصب شد. این مجسمه ناصرالدین شاه را سوار بر اسب نشان میداد و بسیار شبیه به مجسمههایی بود که او در سفرش به فرنگ در میدانها و خیابانها دیده بود. این مجسمه در لالهزار نصب شد و سپس به باغشاه منتقل گردید و در نهایت سرنوشتی بهتر از ذوب شدن پیدا نکرد. اهمیت ساخت و نصب اولین مجسمه در ایران، زمانی بیشتر مشخص میشود که در آن روزگار ساخت هرگونه مجسمه و تندیس خلاف آئینهای دینی و مذهبی بود.
-
نخستین کارخانه صنعتی ایران
یکی از وزرای ناصرالدین شاه، وزیر قورخانه مبارکه بود که همان اسلحه خانه یا زرادخانه است. سلطان صاحبقران کارخانهای به همین منظور با عنوان قورخانه تاسیس کرد که نخستین کارخانه صنعتی ایران و نخستین کارخانه اسلحهسازی تاریخ ایران بود. هرچند که در زمان ناصرالدین شاه کمتر دراین کارخانه، اسلحه تولید میشد و بیشتر به تولید وسایل آتشبازی جشنها اختصاص داشت.
-
نخستین عکاسخانه ایران
تاسیس نخستین عکاسخانه ایران توسط ناصرالدین شاه رقم خورد که بخشی از کاخ گلستان را به این منظور اختصاص داد. او با آموزش آقا رضا خان اقبال السلطنه توسط یک عکاس فرانسوی، به او لقب عکاسباشی را داد و از آن پس عکاسباشی در اکثر مواقع همراه پادشاه بود و تصاویر همایونی را ثبت میکرد. هرچند تاسیس عکاسخانه حاصل یک علاقه شخصی ناصرالدین شاه بود، اما با توجه به آنکه امروز عکس و عکاسی تبدیل به یکی از بخشهای جداناشدنی زندگی مدرن شده است، بسیار جالب است که ایران پیش از بسیاری دیگر از کشورها چنین امکاناتی را در کشور ایجاد کرده بود.
-
اولین عکس از پادشاه؛ اولین پادشاه عکاس
ناصرالدین شاه اولین پادشاه تاریخ ایران است که تصویرش به صورت عکس ثبت شده است. برای دیدن تصاویر پادشاههای قبل از او ناگزیریم که به نقاشیهایی که از آنها کشیده شده است رجوع کنیم. همچنین او اولین پادشاهِ عکاس تاریخ ایران است. او یک عکاس فرانسوی را برای آموزش اصول عکاسی به ایران فراخواند و همواره یک عکاس را همراه خود داشت. او شخصا دست به دوربین میشد و بسیاری از عکسهای آن دوران توسط خود او ثبت شده است. در بسیاری از این عکسها، او خود نیز در تصویر حضور دارد و حتا در بعضی از آنها فقط از خودش عکس (سلفی!) گرفته است.
-
طولانی ترین دوران پادشاهی
ناصرالدین شاه از ۲۲ شهریور سال ۱۲۲۷ شمسی (۱۸۴۸ میلادی) تا ۱۲ اردیبهشت سال ۱۲۷۵ شمسی پادشاه ایران بود که از این بابت عنوان طولانیترین مدت پادشاهی در حکومت قاجار و یکی از طولانیترین دورانهای حکومت در تاریخ ایران را در اختیار دارد.
-
دیدار با بزرگان جهان
ناصرالدین شاه در جریان سفرهایش، شانس دیدار با چهرههای مهمی از سیاستمداران اروپا را به دست آورد. او توانست با الکساندر دوم تزار روسیه، گیوم اول امپراتور و بیسمارک صدر اعظم آلمان، لئوپولد دوم پادشاه بلژیک، الکساندرینا ویکتوریا ملکه انگلیس، مارشال مک ماهون رئیس جمهور فرانسه، ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا، فرانسوا ژوزف امپراطور اتریش و بسیاری دیگر از چهرههای سرشناس جهان دیدار کند.
-
شاه بَدَلدار
کار سادهای نبود که کشور را برای چند ماه به امان خدا رها کرد و توقع داشت که نبودن شاه در کاخ، لطمهای به حکومت نزند. چاره کار استفاده از یک بدل بود! شخصی به نام یوسف بخشی، بدلِ ناصرالدین شاه بود که گاهی در شهرهای دوردست ایران و گاهی در تهران در اوقاتی که به سفرهای چند ماهه فرنگ میرفت، نقش شاه را ایفا میکرد.
-
اولین شاه ترور شده با تفنگ!
هرچند که شاههای دیگری نیز در طول دوران حکومتشان کشته و یا ترور شدهاند، اما ناصرالدین شاه نخستین پادشاه ایرانی است که با تفنگ یا اسلحه گرم ترور شده است. همین نوع از مرگ، باعث شد که به او لقب شاه شهید را بدهند.
-
شاه مدفون در تهران
در بین همه پادشاههای قاجاری، ناصرالدین شاه نخستین و تنها پادشاهی است که در نزدیکی تهران (حرم حضرت عبدالعظیم در شهر ری) دفن شده است. البته سنگ قبر مرمری او در کاخ گلستان نگهداری میشود.
عکاسی، شوخطبعی، دارندگی و برازندگی!
قورخانه، نخستین کارخانه صنعتی ایران
نقاشی از یکی از سفرهایش به فرنگ
شمسالعماره اولین ساختمان بلند 5 طبقه
نمونهای از نخستین سکههای مدرن در ایران
سنگ قبر ناصرالدین شاه در کاخ گلستان
بخش دوم: ویژگیهای شخصی
بخش دیگری از ویژگیهای ناصرالدین شاه به ویژگیهای شخصی و یا توانمندیهای شخصی او بازمیگردد که بخش قابل توجهی از آنها به هنردوستی او مربوط میشود.
مسافر
اینکه پادشاه باشی و با همه سختیهای سفر در آن دوران، شال و کلاه کنی و برای ۴ ماه تاج و تخت را رها کنی و به سفر بروی، روحیهای است که تا پیش از ناصرالدین شاه در سایر پادشاهان قبلیاش سراغ نداریم. درست است که او کمتر از سختیهای سفر چیزی درک میکرد، اما همین روحیه «مسافر» بودنش که او را عازم اروپا کرد، چیزی است که او را متمایز از سایر شاهان ماسبقاش کرده است.
عکاس
او پیش از آنکه شاه شود، با دوربین عکاسی آشنا شده بود، اما همچنان بعد از شاه شدن نیز این علاقه را دنبال کرد. اگر پروژه عکاسی از تخت جمشید که توسط او کلید زده شد انجام شده بود، امروز گنجینهای پر ارزش را دراختیار میداشتیم. هرچند که همین عکسهایی که از او به جای مانده، خود گنجینهای بسیار ارزشمند و ماندگار است.
شاعر
روحیه لطیف پادشاه را از عاشقپیشگی او به سادگی میشد تشخیص داد. او که چند بار در طول زندگیاش عاشق شد، دستی به سرودن شعر هم داشت و با شعر گفتن، بخشی از هیجانات احساسیاش را بروز میداد. از ناصرالدین شاه یک دیوان شعر به جا مانده است.
داستانسرا
ناصرالدین شاه به نوشتن بسیار علاقه داشت و گاهی با نوشتن داستان، این علاقه را پیگیری میکرد. یکی از داستانهایی که به او منسوب است، حکایت پیر و جوان است که به سبک داستانهای رایج قرن نوزدهمی اروپا نگارش شده است.
سفرنامهنویس
سفرنامهنویس بودن از آن دسته علاقهمندیهایی است که در کمتر پادشاهی در تاریخ سراغ داریم. او به زیبایی سفرنامه مینوشت و توصیفاتش از تجربههای سفر به قدری جذاب و ملموس است که گاهی در هنگام خواندنش فراموش میکنیم که اینها را یک پادشاه نوشته است، نه یک سفرنامهنویس حرفهای!
خاطرهنویس
ناصرالدین شاه جدای از ثبت ماجراهای سفرهایش، در زمان حضور در کاخ نیز عادت به نوشتن وقایع روزانه و یا به عبارتی خاطرهنویسی داشت. او خاطرهنویسی را خود شخصا انجام میداد و برای این منظور، دفترهایی را داشت که در آن یادداشتهای روزانهاش را مینوشت.
نقاش
یکی دیگر از هنرهایی که پادشاه هنردوست قاجار به آن علاقه داشت نقاشی بود و برای هنرمندان نقاش، تسهیلاتی را فراهم میکرد. او خود دستی بر آتش داشت و هر از گاهی دست به قلم میشد و نقاشیهایی میکشید که برخی از آنها در موزههای تهران قابل بازدید است.
خطاط
سلطان صاحبقران دستخط زیبایی داشت و برای داشتن مهارت بیشتر در خوشنویسی به آموختن این هنر اهتمام میورزید. خوشنویسی در دوران حکومت او رونق فراوانی داشت و پیوسته چندین خوشنویس در دربار او حضور داشته و دارای جایگاه ارزشمندی بودند. نوشتههای ناصرالدین شاه در حاشیه عکسها و نقاشیهایش گواه علاقه و مهارتش در هنر خوشنویسی اوست.
دستخطش درباره خوابی که از امام حسین دیده
اسب قهوهچی، نقاشی با مداد اثر ناصرالدین شاه
بخش سوم: هنردوستی
ناصرالدین شاه علاوه بر هنرهایی که خود دستی در آنها داشت، به سایر هنرها نیز اهمیت فراوانی میداد. اینها نمونههایی از هنردوستی اوست.
موسیقی
او بسیار به موسیقی و نوازندگان سازهای مختلف علاقه داشت و القاب زیادی را در طول دوران سلطنتاش به نوازندگان و اهالی موسیقی داد و تسهیلاتی را برای آموزش سازهای مختلف برای خانواده سلطنتی فراهم کرد. همچنین به دعوت او یکی از اساتید موسیقی برای راهاندازی مدرسه موسیقی دارالفنون به ایران آمد.
تعزیه
تعزیه در دوران ناصرالدین شاه بسیار رونق داشت؛ به نحوی که دوران او را دوران اوج رونق تعزیه میدانند. این علاقه او به تعزیه باعث گسترش قابل توجه مراسم تعزیه در تهران به ویژه در دهه اول محرم شده بود؛ به نحوی که در این دهه تعداد تعزیههایی که همزمان در تهران برگزار میشد به بیش از ۳۰۰ مجلس میرسید.
معماری
معماری یکی از هنرهایی بود که در دوران ناصرالدین شاه رونق فراوان یافت. او با گسترش کاخ گلستان و اضافه کردن بناهای شمسالعماره، تکیه دولت، تالار سلام، تالار آینه و کاخ ابیض به این مجموعه و همچنین ساخت کاخهای عشرتآباد، سلطنت آباد، صاحبقرانیه، شهرستانک و قصر یاقوت، یادگارهای زیبایی از معماری قاجاری را به جای گذاشته است.
شهرسازی
شهرسازی در زمان ناصرالدین شاه اهمیت فراوانی پیدا کرد. او در زمان سلطنتش تغییراتی اساسی در شهر ایجاد کرد و با برداشتن دیوارهای قدیمی تهران، وسعتی تازه به گستره تهران داد. همچنین ساخت خیابانهای وسیع به سبک خیابانهای اروپایی یکی دیگر از کارهای او در زمینه شهرسازی بود که آنگونه که گفته شد، مهمترین یادگارش را میتوان خیابان لالهزار دانست که به دستور و اراده وی و بر اساس ایده خیابان شانزهلیزه ساخته شد.
دسته نوازندگان مخصوص ناصرالدین شاه
عمارت خوابگاه در کاخ گلستان که متاسفانه توسط رضا شاه تخریب شد
اسکلت تکیه که در آن مراسم تعزیه برگزار میشد
پینوشت:
- از دوستان عزیزم علیرضا عالمنژاد و شهرام شهریار بسیار تشکر میکنم که در نگارش این مطلب از راهنمایی و مشورت ارزشمند آنها برخوردار بودم.
- این مطلب در صفحات ۱۶ و ۱۷ شماره ۲۹۱۲ روزنامه شرق به تاریخ یکشنبه ۲۵ تیر ماه ۱۳۹۶ منتشر شده است. البته بخش سوم مطلب با سرفصل “هنردوستی” در روزنامه چاپ نشده است.
سلام بر شما
اختیار دارید، واقعا از خواندن این مطلب لذت بردم
سلام جناب شهریارعزیز
باز هم از اطلاعات مفیدی که در اختیارم گذاشتید، ممنونم.
سپاس فراوان
سلام مجید جان. مرسی از مطلب خوبی که نوشتی.
اصولا با سیاه و سفید دیدن آدمها مخالفم برای اینکه آدمها به عکس تشبیه میشن اونهم وقتی باید ازشون فیلم گرفت تا درست قضاوت کرد. نه تنها ناصرالدین شاه بلکه دوره قاجار به طور کلی خیلی بدتر از اونچه که بوده روایت شده شاید برای مشروع نشون دادن دولت بعدی.
انگار از یه جایی ایرانیها برای درست جلوه داده خودشون هیچ کاری نمیتونن انجام بدن جز تخریب بقیه و متاسفانه این هنر در زندگی روزمره امروزی همچنان ادامه داره.
به نظرم ناصرالدین شاه برای دوره خودش خیلی خلاق بوده. اون عکسی که توی آینه از خودش و اهالی حرمسرا گرفته هم ظاهرا به عنوان اولین سلفی (تو ایران) تلقی میشه. دیروز تو کلاس تاریخ شنیدم که یه عکس دیگه هم داره که کنار آشپز با ماهی تابه و افراد دیگه با ژستهای طنز! کلی اطلاعات ریز و درشت دیگه هم به دست آوردم که بعدا سر حوصله در موردش گپ میزنیم.
سلام فرشته جان
ممنون از تو
کاملا نکته درستی رو اشاره کردی. تخریب حکومت قبلی در تاریخ ایران کاملا مرسوم هست.
اگر بخوام نظر شخصیم رو بگم، باید گفت که ناصرالدین شاه همه چیز بوده بجز یک شاه خوب! خیلی آدم خلاق و خوش ذوقی بوده و اتفاقا کلی از اقدامات مثبتش هم در راستای همین خصوصیات شخصیش بوده، اما اگر کمی شاهتر بود، اتفاقات بسیار خوبی برای کشورمون میفتاد.
مشتاق شنیدن اطلاعاتی که داری هستم
ممنون از به اشتراک گذاری مطالبی که قطعا زمان زیادی برای جمع آوری و مطالعه ش صرف کردید و ما اینقدر سریع مطلعشون میشیم. و همچنین اینکه خیلی خوبه که ما رو با یه زاویه و یه دیدگاه دیگه از زندگی ناصرالدین شاه آشنا کردید. ممنون
سلام
مطالب شما بسیار جالب وخواندنی ست.
تا اونجا که من یکسری مطلب خوندم ،سلسله قاجار اصالتا ایرانی نبودند پس قطعا دلشون بحال ایران نمیسوخت که فجایع زیادی را بپا کردند….در ضمن کتاب ناصرالدین شاه نوشته فاطمه قاضیها هم در اینمورد بد نیست
موفق باشید
سلام
ممنون از محبت شما
فارغ از اصالت شون، موضوعی که من پرداختم بهش نگاه منفی محضی هست که به قاجاریه داریم.
کاری که من کردم پیرو این مصرع حافظ هست:
عیب مِی جمله چو گفتی، هنرش نیز بگوی
والا اینی که شما نوشتید از سر باد معده تون نوشتید . هر کس در هر جایی زاده میشود متعلق به آنجاست . وقتی منشا انسان از صحرای عفار آفریقاست ، همه ما متعلق به آنجا هستیم . در دوره خودش ناصر الدین شاه بهترین اقدامات را برای ایران انجام داده است . با این تعریف شما کدامیک از سران ایران ایرانی بوده اند ؟
سلام
البته این دوست عزیزمان (با نام M) نظرشون رو نوشتن و منطقی نیست که در مواجهه با بیان نظر یک شخص، رویکرد غیر منطقی داشته باشیم و از جملات نامناسبی استفاده کنیم. بخصوص وقتی داریم درباره گذشته صحبت میکنیم که اغلب نمیشه راجع به موضوعات گذشته با اطمینان کامل صحبت کرد.
همونطور که در پاسخ به ایشون هم گفتم، مطلب حاضر به طور کلی کاری با اصالت خاندان قاجار ندارد و من هم به شخصه تحقیقی درباره اصالت اونها نداشتهام. اما در ویکیپدیا چنین چیزی نوشته شده:
«سردودمان قاجاریه مربوط به یکی از طایفههای ترک اغوز به نام ایل قاجار بود که بر اثر یورش مغول از آسیای میانه به ایران مهاجرت کردند. آنان ابتدا در پیرامون ارمنستان ساکن شدند.»
بسیار عالی. زنده باد
سلام
سپاس فراوان
سلام
خلاقیتت رو دوست دارم، زنده باد مطلب خوبی بود. مجید با همین دیدگاه پیشنهاد میدم ردپای ناصرالدین شاه رو با دید مثبت در انقلاب مشروطه دنبال کنی
سلام
خوشحالم که پسندیدی
راستش به موضوع انقلاب مشروطه هیچ علاقه ای ندارم و تا موضوعی رو دوست نداشته باشم سراغش نمیرم. اما ممنون از پیشنهادت، سعی میکنم درباره اش بخونم، شاید علاقه مند شدم.
ای ول، چه زیبا نوشتی و چه ساده بیان کردی – ممنونم از به اشتراک گذاری اقا مجید
سلام
ارادت دارم، ممنون از شما
سلام آقای عرفانیان
مطلب جالب و تامل برانگیزی نوشته اید حقیقتا انسان ها را به راحتی نمی توان قضاوت کرد حتما می بایست از چند جناح به شخصیت و کارهایشان نگاه عمیق داشت
با تشکر از شما
سلام بردیا خان عزیز
اصولا قضاوت کار بسیار سختی است. به ویژه راجع به افرادی که هرگز ندیدهایم.
سپاس از همراهیتون
جالب و آموزنده بود.
سپاس از شما.
سلام
سپاس از محبت شما
وای وای خیلی عالی بود
من یکی از عاشقان ناصرالدین شاهم
سلام
سپاس از شما
خيلييييي ممنون از اطلاعاتي ك در اختيار ما قرار ميدين من به شخصه نميدونستم ناصر الدين شاه همچين كارايي كرده باشه بس ك تو تاريخ ما كوبيدن توو سرش
تصور و فكر مارو عوض كردين ممنون
عكساتونم عالي بودن
خسته نباشين خدا قوت
سلام
ارادت دارم. خیلی سخت هست که بشه واقعیت رو از دل تاریخ بیرون کشید.
سپاس از محبت شما
این مردک مغول تبار قجری،یک آدم بی عرضه و نالایق بیش نبود مانند اسلاف خودش.خدا را شاکرم که یک شیر پاک خورده پیدا شد واین لجن متعفن فاسد را به درک الافسل فرستاد…
جواب نادر: مغول ترک نیست، اگه منظورت تبارش است ناصر الدین از تبار همون سلاطین امپراطوری صفوی و نادر شاه و سلاطین امپراطوری مترقی سلجوقی و بیش از سی دولت و امپراطوری ترک تاریخ است
جناب آتیلای عزیز
در کامنت دیگری هم نوشته بودم که اصالتش در این مقاله اصلا اهمیتی نداره. من صرفا خواستم به ابعادی بپردازم که همواره زیر سایه کارهای منفی او پنهان شده بود
جناب نادر عزیز
در اینکه ایشون نقاط تاریکی در دوران حکومتشون هست، شکی نیست. این مطلب اما به وجه دیگری از او پرداخته که کمتر بهش پرداخته شده. قضاوت راجع به آدم های تاریخ کار سختیه و نمیشه تصور کرد که اگر شخص دیگری جای او بود، نتیجه کار بهتر میشد یا بدتر
خدا شاه شهید کشورمون رو بیامورزد واقعا اینقدر خدمت کرد به این مملکت که به دوران حکومتش دوران ناصری می گن ولی متاسفانه نمی شه در مملکتی که اکصریت گاگول باشن بشه یه اصلاحاتی کرد انصافا همین نوع لباس پوشیدن ایرانی ها مدیون سفر های فرنگ ناصرالدین شاه هست وگر نه ما همه باید مثل افغانی ها (مسخره نمی خوام بکنم) باید لباس می پوشیدیم ودر اخر همین رو بگم بعد از ترور ناجوان مردانه ای که شد ایران تا رضا شاه روی اسایش به خودش ندید روحش شاد
سلام
ناصرالدین شاه خدمات زیادی انجام داد. اما باید دید که آیا خدماتش با توجه به امکاناتی که داشت، کافی بود؟ متاسفانه ما در پرداختن به آدمها صفر و یکی نگاه میکنیم؛ یا از این سوی بوم میفتیم و یا از اون سو!
خیلی ممنون که نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
از ماست که بر ماست
یکی میگه من عاشق ناصرالدین شاهم
یکی میگه وای چه خدمتی کرده واسمون
واقعا متاسفم ! چی بگم آخه ! حالمو بهم میزنید
سلام
وقتی که اطلاعات ورودی متناقض باشه، نظرات هم متفاوت میشه. هرکسی از ظن خودش به هرچیزی نگاه میکنه. ولی این تفاوت دیدگاهها نباید باعث به هم خوردن حال شما بشه!
خیلی خوبه که در کنار اقدامات و تصمیمات نادرست ، عملکرد و کارهای مثبتی هم داشته، مشخصه که میهن دوست بوده که یک سری تکنولوژی های روز رو در قبالش هزینه کرده و به ایران آورده، رفاه کشور براش مهم بوده و دوست داشته ایران در سطح بین الملل بطور مثبت مطرح باشه.
روحیه هنردوستش قابل تحسینه عکاسی و نقاشی و خطاطی و نویسندگی …
اینکه نسبت به شاهای قبلی تغییرات زیادی داشته احتمالا بخاطر سفرهای زیادش و کسب تجربه، داشتن وزیر و مشاور خوب مثل امیرکبیر بوده.
متاسفانه ناراحت کنندس که ببینی گذشته کشورت پر بارتر از حال و آیندشه …
ممنون از انتقال اطلاعات مقاله 🙏🏼
ممنون بخاطر اطلاعات خوبتون
عالی بود 🌹
مقاله خوبی بود
مرسی از انتقال اطلاعات
سلام
ممنون بابت مقاله تون 👍🏻
فقط یه سوالی پیش اومد برام ، شما جایی در متن گفتین که اولین سفر اروپایی ناصرالدینشاه ۱۲۵۲ بوده و بعد در جای دیگه گفتین اولین تلگراف در ۱۲۳۴ بوده و بعد از اولین سفر شاه به اروپا ؟ اشتباه لپی بوده یا من بد متوجه شدم ؟ 😬 البته خب شاید انقدر مهم نباشه ولی توجهم رو جلب کرد . البته تا جاییکه میدونم سال ها درست نوشته شده ولی تلگراف و سفر شاه شاید مربوط نبودند. فقط انگلیس نقش اساسی داشت در راه اندازی تلگراف چون به دنبال تکمیل خط تلگراف اروپا به هندوستان بود.
خیلی قشنگه که زاویه های دیگه ای از یک شخص رو برای مردم اشکار میکنید جای تقدیر داره تلاشتون
خیلی جالب بود واقعا از هر شخصی که دوره ای شاه ایران بوده در کتاب های تاریخ مدرسه بدگویی شده بود جز شاه اسماعیل و شاه عباس اونم بخاطر رسمی کردن تشیع بوده احتمالا
امیدوارم این مطالب روزی در کتاب تاریخ مدارس ایران تحت عنوان اقدامات ناصرالدین شاه منتشر بشه و نسل بعدی آگاهانه تر در مورد نکات منفی و مثبت افرادی که در تاریخ ایران تأثیر گذار بودند بیاندیشند
مجید جان
مقاله شما حاوی مطالب مفیدی بود و باعث شد که اون ذهنیت منفی رو که نسبت به ناصرالدین شاه داشتم تغییر بده.
شاید ایشون تو زمان و مکان نامناسبی شاه شدن!
خیلی جالب بود چیزهایی بود که گاهی به گوشم خور ه بود اما اینقدر کامل نمیدونستم فقط یه سوال،مجسمه ی ناصرالدین شاه توسط رضا شاه بعدا ذوب میشه؟؟؟و اینکه چرا عمارت خوابگاه رو خراب میکنن؟؟؟
سلام وقت بخیر
با خواندن مطالب رفتم کاخ گلستان رو دیدم خیلی جالب و زیباست
روزی که یادبگیریم قضاوت رو کنار بزاریم حتما انسان های کامل تری خواهیم شد
ببخشید داداش ناصرالدین شاه اگر کل ایرانم طلا می گرفت باز پای اون همه از دست دادن خاک نمی ارزید