• Menu
  • Menu

سانتیاگو با دلبر!

از صبح روز سه شنبه 13 خرداد در یک سفر 5 روزه برای حضور در نود و هشتمین نشست شورای اجرایی سازمان جهانی جهانگردی به یک شهر جدید در اسپانیا سفر کردم. مدتها بود که تمام سفرهایم به شهرهای اروپایی، به مقاصد تکراری بود و کمتر پیش آمده که مقصدی جدید را ببینم. اما خوشبختانه این بار فرصتی پیش آمد تا در شهر “سانتیاگو دِ کُمپوستلا” حضور داشته باشم.

سانتیاگو د کمپوستلا یکی از سه شهر مقدس مسیحیان در سرتاسر دنیا است (به همراه واتیکان و رم) و سالانه جمعیت زیادی از مسیحیان برای زیارت به این شهر سفر می کنند. این شهر، شهری کاملا مذهبی است و شاید از بعضی از جهات شبیه به قم و جمکران باشد. چرا که بسیاری از افراد به صورت پیاده مسیرهایی بسیار طولانی را تا این شهر طی می کنند و به زیارت قدیسین مدفون در کلیسای بزرگ این شهر می آیند. از لحاظ موقعیت جغرافیایی، این شهر در منتها الیه غربی اسپانیا و در شمال کشور پرتغال واقع شده و مرکز استان گالیسیا محسوب می شود. طبق آنچه که در منابع اینترنتی موجود است، گویا این شهر با شهر مشهد خواهرخوانده محسوب می شود.

Panorama 1نمای کلیسای اصلی و مقدس شهر

.

بجز یک فرصت حدودا 4 ساعته که برای گشت زنی در شهر پیش آمد، مابقی اوقات را کاملا درگیر مراسم و برنامه های نشست شورای اجرایی سازمان جهانی جهانگردی بودیم. مراسمی که در آن نمایندگان گردشگری بسیاری از کشورها حضور داشتند و از ایران نیز نمایندگان دولت یعنی رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و معاون گردشگری سازمان در این نشست حضور داشتند. نمایندگان بخش خصوصی ایران هم که ما بودیم که به نمایندگی از بانک گردشگری در این برنامه حضور داشتیم.

IMG_1711نمایندگان دولت در مراسم افتتاح رسمی برنامه

.

IMG_1721و نمایندگان بانک گردشگری

.

IMG_1780مراسم افتتاح رسمی برنامه

.

مراسم در 3 روز برنامه ریزی شده بود. روز اول یعنی چهارشتبه 14 خرداد مراسم افتتاح رسمی برنامه بود که با حضور همه میهمانان در هتل پارادور برگزار شد. روز دوم یعنی 5شنبه روز اصلی مراسم بود که نشست شورای اجرایی UNWTO در دو نوبت صبح و بعد از ظهر برگزار شد. در حاشیه این نشست ها، مراسم ناهارهای کاری و شام های کاری نیز برقرار بود و تیم ها بسته به دعوت های از پیش انجام شده در آنها حضور داشتند.

IMG_2062هیئت رئیسه شورای اجرایی

.

IMG_2063نمایی از شورای اجرایی UNWTO

.

در یکی از ناهارهای کاری که روز 5شنبه برگزار شد، مراسم رای گیری برای پیوستن اعضای جدید به سازمان جهانی جهانگردی انجام شد که درخواست بانک گردشگری نیز در میان همین درخواست ها مطرح شد. سپس در نشست بعدازظهر شورای اجرایی نتایج رای گیری اعلام شد که خوشبختانه بانک گردشگری با موافقت تمامی اعضا به عضویت این سازمان درآمد.

IMG_2082هنگام اعلام نتایج رای گیری برای عضویت بانک گردشگری

.

روز آخر مراسم که جمعه بود نیز در دو بخش برگزار شد. بخش صبح که با حضور نمایندگان دولتی کشورها بود و بخش بعدازظهر که یک سمینار با حضور اعضای وابسته سازمان جهانی جهانگردی و با موضوع میراث ملموس و ناملموس بود و بانک گردشگری نیز به عنوان یکی از سخنرانان حضوری فعال در این سمینار داشت. آماده کردن پرزنتیشن برای ارائه در این سمینار، موضوعی بود که در هفته های اخیر کما بیش درگیر آن بودیم و در روزهای آخر منتهی به این سمینار، تقریبا به طور تمام و کمال وقت ما را (من و مسیح شریف) به خود اختصاص داد. طوری که آخرین ویرایش های فایل نیز تا دقایقی قبل از عزیمت به سالن برگزاری سمینار در حال انجام بود. اما نتیجه کار فوق العاده بود. از لحظه ای که پرزنتیشن بانک توسط مسیح در سمینار ارائه شد، تا انتهای برنامه و مراسم اختتام تقریبا همه آنهایی که ما را می شناختند و نمی شناختند، برای پرزنتیشن به ما تبریک گفتند و تاکید کردند که از این پرزنتیشن تحت تاثیر قرار گرفته اند. از شخص طالب ریفاعی گرفته تا مدیران بخش های مختلف UNWTO و نمایندگان گردشگری بخش های خصوصی و دولتی کشورها.

IMG_2267آغاز سمینار

.

IMG_2273حضور مسیح شریف در یکی از بخش های سمینار به نمایندگی از بانک گردشگری

.

IMG_2283نمایی از بخشی از مخاطبان حاضر در سالن

.

IMG_2332و ما که در انتظار پرزنتیشن بانک بودیم

.

IMG_2296مسیح شریف در حال ارائه پرزنتیشن بانک گردشگری

.

IMG_2307لحظاتی پس از پایان پرزنتیشن بانک، هنوز اسلاید آخر روی پرده نمایش بود

.

در حاشیه این نشست، خوشبختانه جلسات کاری بسیار خوبی برگزار کردیم و با برخی از مدیران UNWTO و همچنین مدیران برخی از مجموعه های فعال گردشگری بین المللی برگزار کردیم. در مجموع این سفر به نظرم یکی از پربارترین سفرهای بین المللی بود که می توانست برای یک مجموعه ایرانی از بخش خصوصی اتفاق بیافتد. تقریبا همه مدیران سازمان جهانی جهانگردی بانک گردشگری را به خوبی می شناسند و این فرصتی کم نظیر برای بانک گردشگری است که بتواند از این موقعیت بهره برداری کند.

هتلی که در این سفر در شهر سانتیاگو در آن اقامت داشتیم، شاید یکی از زیباترین هتل هایی بود که تا کنون من در آن اقامت داشتم. یک کارخانه کاغذ سازی مربوط به قرن 18 میلادی که با تغییر کاربری تبدیل به هتل شده بود و فضایی منحصربفرد را برای میهمانانش به ارمغان آورده بود. نام هتل A Quinta da Agua بود و توصیه میکنم اگر به هر دلیلی فرصت سفر به این شهر را پیدا کردید شک نکنید که اینجا بهترین گزینه پیشنهادی است.

IMG_1818نمایی که من از پنجره اتاقم می دیدم

.

IMG_2985ورودی اصلی هتل

.

IMG_2945نمایی از دیوارهای هتل و پنجره اتاقهای آن

.

IMG_2938کافه هتل واقعا بی نظیر بود

.

IMG_2939فکر کنم دو بار فرصت شد که اینجا چای بنوشیم

.

IMG_1825این هم دیپلمات گردشگری ایران، از داخل اتاق هتل

.

و اما در آن فرصت کوتاه 3-4 ساعتی که توانستیم گشتی در شهر بزنیم، تا حدودی با فضای شهر آشنا شدم. این شهر دو نماد اصلی دارد. یکی صدف و دیگری عصا. داستان صدف مربوط به نشانه هایی است که در مسیر پیاده روی افراد به سانتیاگو بر روی زمین قرار دارد و به نوعی نشان راه به سوی سانتیاگو است. بر روی در کلیسا نیز این صدف نقش بسته است و به نوعی سمبل روشنی و راستی است. در بخش های مختلفی از شهر این صدف قابل مشاهده بود. عصا نیز در اصل ابزاری است که افرادی که پیاده به سانتیاگو سفر می کنند، در طول مسیر خود در دست دارند و از آن به عنوان وسیله کمکی استفاده می کنند. در معماری شهر از مصالحی خاص استفاده شده است که از دور شبیه به سنگ است، اما به نظر مصالحی ترکیبی بود. شاید کمی ظاهر آن شبیه به بتن امروزی خودمان بود. شهر دارای پستی و بلندی و سربالایی و سرپائینی فراوانی بود و طی کردن مسیر در برخی از قسمت ها کاملا سخت و دشوار بود. شما را به دیدن تصاویری از شهر سانتیاگو د کمپوستلا دعوت می کنم.

IMG_1861یکی از نمادهای موجود در یکی از میدان های پشت کلیسای اصلی

.

IMG_1868تصاویری از قدیسین مدفون در کلیسا بر روی یکی از دیوارهای بیرونی

.
IMG_1874صدف؛ یکی از نمادهای سانتیاگو

.
IMG_1878صدف در مسیر حرکت زائران

.

IMG_1888سردر یکی از کلیساهای شهر

.

IMG_1895نمایی از بازار روز شهر، بنای این بازار نیز تاریخی بود

.IMG_1904در این سفر هم هشت پا خوردم، هم پختن هشت پا را دیدم!

.
IMG_1949مسیرهای پر تردد شهر، کوچه هایی زیبا و پر انرژی

.

IMG_1961نماهایی عمومی از شهر

.
IMG_1978نماهایی عمومی از کوچه های شهر

.
IMG_1984راسته های قدیمی و مسقف شهر

.

IMG_1991امان از این کافه های وسوسه انگیز!

.
IMG_1999موسیقی هندی در اسپانیا

.
IMG_2002کوچه ای که بسیار دوستش داشتم

.
IMG_2026بسیاری از درها مثل این پر از نوشته و نقاشی بود

.
IMG_2054می توان کمی از تفاوت سطح شهر را در این نما دید

.
IMG_2055نمایی از داخل پارادور، هتل محل برگزاری مراسم

.
IMG_2123یکی از عجیب ترین قبرستانهایی که تا به حال دیدم. فکر می کنید رنگ ها نشانه چیست؟

.
IMG_2124رنگ ها نشانه میزان دینداری افراد است. دسته بندی هایی شامل: مومن، کافر، در تردید، بی تفاوت و…

.
IMG_2154اینها گروهی بودند که از مرکز اروپا پیاده به سانتیاگو آمده بودند

.
IMG_2159شانس بزرگی بود که ما شاهد ورود این گروه به شهر بودیم

.
IMG_2170حدودا نیم ساعت برنامه اجرا کردند. مردم زیادی دورشان جمع شدند

.
IMG_2189نفر سمت چپ بعد از اتمام برنامه گفت که این سفرشان را بدون ذخیره مالی به سانتیاگو انجام داده اند. صرفا با کمکهای مردمی

.
IMG_2413اینجا درست قلب کلیسای اصلی شهر است، پشت مجسمه مسیح

.
IMG_2433افراد شانه های مجسمه را به نشانه تبرک لمس می کردند

.
IMG_2439دورنمایی از مجسمه و مرکز کلیسا

.
IMG_2442این مجسمه نیز خود از سمبل های فرعی سانتیاگو است

.
IMG_2512نمایی از بیرون کلیسا

.
Panorama 3نمایی از داخل کلیسا پس از ورودی اصلی

.

نمیدانم، اما احساس میکنم سفر به سانتیاگو شبیه به سفر به قرون وسطی است! اینکه حتی همین امروز هم بسیاری از کاتولیک های دنیا به قصد زیارت و حتا به صورت پیاده به مقصد این شهر عزم سفر می کنند، من را یاد قرونی می انداخت که فقط در کتابها درباره اش خوانده بودم. سانتیاگو شهری است که برای سفر به آن باید همه بارها را زمین گذاشت و بی هیچ تعلقی به سوی آن راهی شد. ورودی این شهر پر است از حضور انسانهایی که از مسیرهای دور و نزدیک آمده اند و تنها باری که به همراه دارند یک کوله پشتی شامل نیازهای اولیه شان است. سانتیاگو شهر نیایش و زیارت است. شهر دعا و عبادت. سانتیاگو به نوعی مکه مسیحیان جهان است و بدون شک تا مدتها حضور در این شهر را در خاطر خواهم داشت…

.

و اما دلبر

بعد از آنکه تصویر یوز بر روی پیراهن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی نقش بست، آرش نورآقایی دو عروسک نمادین به نام “چیتبال” با پسوند دلبر و کوشکی هم نام با دو یوز ایرانی در اسارت (کوشکی و دلبر) درست کرد و ماموریت آنها را سفر به نقاط مختلف دنیا و آشنا کردن مردم ایران و حتی دنیا با این گونه در حال انقراض تعریف کرد. شب قبل از سفر، آرش را دیدم و او دلبر را به من داد تا در سفر نسبتا طولانی که به اروپا داشتم او را به همراه داشته باشم. در طول مسیر سفر و حضور در سانتیاگو، توانستم این چند عکس را از چیتبال دلبر بگیرم. چیتبال من را در ادامه سفرم به چند شهر دیگر نیز همراهی خواهد کرد.

Cheetball (10)در فرودگاه فرانکفورت با نماد لوفتانزا

.
Cheetball (11)چیتبال دلبر و لوگوی لوفتانزا، این اولین حضور چیتبال در آلمان است

.

Cheetball (12)وقتی با لوگوی لوفتانزا از چیتبال عکس گرفتم، توجه یک حانواده به آن جلب شد. مادر خانواده از من توضیح پرسید و هنگامی که برایش توضیح دادم، نام چیتبال را یادداشت کرد و سپس آن را به دخترش داد و با چیتبال از دخترش (و تصویر پسرش که همراهش نبود) عکس گرفت

.

Cheetball (13)-2ورودی سازمان جهانی جهانگردی، شاید خاص ترین جایی که تا به حال چیتبال رفته است

.

Cheetball (14)-2سردر ورودی ساختمان UNWTO

.

Cheetball (1)در ترمینال 4 فرودگاه زیبای مادرید

.

Cheetball (15)و این بار با لوگوی ایرلاین اصلی اسپانیا، ایبریا

.

Cheetball (2)در مسیر سانتیاگو

.

Cheetball (3)چیتبال هم در نشست شورای اجرایی سازمان جهانی جهانگردی حضور داشت

.

Cheetball (5)چیتبال در دستان بالاترین مقام گردشگری ایران، آن هم در اسپانیا

.

Cheetball (6)و در دستان معاون گردشگری سازمان

.

Cheetball (7)و حضور چیتبال در کلیسای معروف سانتیاگو

.

Cheetball (9)کسی چه می داند، شاید دارد برای جلوگیری از انقراض نسلش دعا می کند!

.

بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات