• Menu
  • Menu

یک روز آرام

پیش بینی هوا میگفت که امروز هم مثل دیروز بارانی خواهد بود. اما نبود! بسیار خوش شانس بودم که امروز هم لندن آفتابی را تجربه کردم. تا حدود ظهر در هتل ماندم. ظهر در یک هوای بسیار عالی از هتل که در محله Paddington قرار داره، راه افتادم به سمت هدفی معلوم و نا معلوم! مقصد یک کافه بود که دارای ویژگی های مورد علاقه ام باشد. مهم نبود کجا؛ مهم این بود که کافه باشد!

IMG_0717نمایی از خیابان مقابل هتل

.

IMG_0729ساختمانی متفاوت در خیابان آکسفورد

.

IMG_0738نمایی انگلیسی در یک کوچه نه چندان معروف

.

IMG_0742نماهای انگلیسی

.

IMG_0747اگر پشت پنجره جا بود، اینجا مینشستم

.

نتیجه کار علیرغم تلاش برای یافتن جایی جدید، رفتن به یک کافه تکراری بود. کافه ای در نزدیکی میدان پیکادیلی از شعب Cafe Nero که یک کافه ایتالیایی است. فضای بزرگی دارد و در یک ساختمان قدیمی واقع شده است.

از ظهر تا حالا حدود 8 ساعت است که اینجا نشسته ام و به کارهایم رسیده ام. یک جلسه اینترنتی با اسپانیا داشتم که حدود دو ساعت طول کشید. بخشی از وقتم را هم برای درست کردن فایل پاورپوینت جلسه فردا گذراندم. مابقی را هم صرف ارتباط با دوستان و اینترنت گردی!

نمیدانم! اصلا داستان کافه های اینجا با کافه های ما فرق میکند. انگار دستورالعمل استفاده از کافه در اینجا با دستورالعمل ما فرق میکند! موافق نیستید؟ به این عکس ها نگاه کنید:

IMG_0751نمای بیرونی کافه ای که در آن نشسته ام

.

IMG_0756اهل روآندا بود این نفر اول، کمی با هم گپ زدیم

.

IMG_0759کمتر پیش میاید که با اهدافی که ما کافه میرویم،کافه بیایند!

.

IMG_0760یا صحبتهای کاری، یا مطالعه، یا کارهای شخصی، یا حتی کلاس آموزشی…

.

IMG_0761این خانم هم 6 ساعت است که اینجاست؛ هنوز هم دارد کتاب میخواند

.

IMG_0763روزنامه خواند و رفت. مثل رسم انگلیسی ها روزنامه را همینجا گذاشت

.

ساعت حوالی یازده و نیم جمعه شب به وقت ایران است. از صبحانه تا حالا دیگر چیزی نخورده ام. فکر کنم یواش یواش وقت ترک کافه است. باید برای جلسه فردا آماده شوم. خانمی که این روبرو نشسته بود هم دارد می رود. وقت رفتن است!

بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات