• Menu
  • Menu

نوروز خاصه

یک. یادم نیست کجا مطلبی را خواندم راجع به اینکه هر کس در هر سالی که به دنیا بیاید (مثلا سال موش، یا سگ یا اسب…)، در سال های مشابه اش اتفاقات مهمی در انتظارش خواهد بود. این یعنی آنکه 12 سالگی، 24 سالگی، 36 سالگی، 48 سالگی و 60 سالگی سال های مهمی در زندگی همه آدمهاست و اتفاقات مهمی برای آنها می افتد. چرا که تعداد نمادهای سالها 12 تا است و هر نماد، هر 12 سال یک بار تکرار می شود. مثل امسال که سال اسب است.

.

دو. من معتقدم که هر کس یک عدد دارد. عددی که در طول زندگی زیاد با آن مواجه می شود و آن عدد در اتفاقات مهم زندگی اش قابل مشاهده است.

سه. سالها قبل، وقتی نوجوان بودم، کتابی را می خواندم راجع به رسوم ایران باستان که در آن نوشته بود ششم فروردین بزرگترین عید ایرانیان محسوب می شده است. یادم هست نوشته بود اتفاقات مهمی در این روز بوقوع پیوسته است و این روز جایگاه مهمی در بین ایرانیان داشته است. اینها اطلاعاتی است که در ویکی پدیا راجع به این روز وجود دارد:

“نوروز بزرگ یا نوروز ملوک یا خرداد روز، نام ششمین روز فروردین ماه در ایران باستان بوده‌است. خردادامشاسپند موکل بر آب است و این روز بدو منسوب می‌باشد. این روز در میان جشن‌ها و اعیاد فراوان ایران باستان به ویژه دوران ساسانیان از اهمیت و ارزش و تقدس خاصی بهره داشته‌است. به زبان پهلوی رساله‌ای هست به نام «ماه فروردین روز خرداد» که بسیاری از حوادث مهم به موجب آن در چنین روزی واقع شده از جمله زرتشتیان بدان باور دارند که تولد زرتشت نیز در چنین روزی است.
در گاه‌شماری ایران باستان، روز ششم هر ماه شمسی و ماه سوم هر سال خورشیدی، بنام خرداد می باشد. دمشقی در نخبةالدهر نوشته است: ششمین روز از نخستین ماه سال، نوروز بزرگ، نامیده می‌شود. شاهان ایران در پنج روز اول سال، به کار اداره کشور می‌پرداختند، روز ششم را با خود خلوت می‌کردند.
ابوریحان بیرونی این اطلاعات را به ما می‌دهد: ششمین روز فروردین، روز خرداد، نوروز بزرگ است و در میان ایرانیان جشنی، بااهمیت بسیار است. گویند که خدا در این روز آفرینش همه آفریدگان را به پایان رسانید و دراین روز او، مشتری (سیاره) را آفرید و فرخنده‌ترین ساعت‌های آن روز ساعات مشتری است. زرتشتیان گویند که در این روز زرتشت توفیق یافت که با خداوند مناجات کند. کیخسرو بر هوا در این روز عروج کرد و در این روز برای ساکنان کره زمین سعادت را قسمت می‌کنند و از اینجاست که ایرانیان این روز را روز امید نام نهادند. هر کس در بامداد این روز پیش از آنکه سخن گوید شِکر بچشد و با روغن زیتون تن خود را چرب کند در همه سال از انواع بلاها سالم خواهدماند.
بعدها وقتی ایرانیان اسلام و تقویم عرب را پذیرفتند، جشن زرتشتی جشن فروردگان و نوروز بزرگ، در ششمین روز ماه فروردین، از بین رفت.”

البته هرچه در اینترنت جسجو کردم، تا مطلب کامل تری (نظیر آنچه در نوجوانی خوانده بودم) در این باره پیدا کنم، موفق نشدم. تنها مطلب قابل ذکری که دیدم، مطلبی در همشهری‌آنلاین بود که توسط سید محمدرضا فهمیزی نوشته شده است:

“کوروش کبیر نخستین پادشاهی بود که به نوروز رسمیت داد. او در سال 534 پیش از میلاد دستور داد ترفیع نظامیان، سان دیدن از سربازان، عفو مجرمان و پاکسازی محیط زیست در این روزها باشد. البته 4 سال پیشتر هم، یعنی در 538 پیش از میلاد، کوروش پیش از فتح بابل نوروز را در آنجا جشن گرفته بود.

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های گوناگونی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان دست کم شش روز طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین برگزار و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن «نوروز بزرگ» یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای «نوروز عام»، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنانشان گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.”

 .

چهار. من در سال اسب به دنیا آمده ام. امسال 36 امین سال زندگی من است!

 .

پنج. عدد من 6 است.

.

1362169176-Planting-grass

 .

شش.  نوروز بزرگ مبارک…!

.

بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات